جلسه صد و پنجاه و هشتم تدبر صحیفه سجادیه
- دسته: معاونت پژوهش
- بازدید: 57
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه، صد و پنجاه و هشتمین جلسهی پژوهشی تدبر و محوربندی و بازخوانی صحیفهی سجادیه با حضور اساتید و طلاب این مدرسه در روز سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 ساعت 16، در نرمافزار «قرار» با موضوع «دعاى آن حضرت براى خودشان پس از به جا آوردن نماز شب و اعتراف به گناه»(دعای32) برگزار گردید. در ابتدای جلسه پس از پخش صوت قرآن کریم و صلوات امام سجادعلیهالسلام از مجموعهی صلوات بر حجج طاهرهعلیهمالسلام، خانم ناطقیان به مرور نکات جلسهی گذشته پرداختند:
در فرازهای ابتدایی دعا، امامعلیه السلام در مقام معرفی خداوند هستند چون باید مخاطب را شناخت.
فراز 1: « اللَّهُمَّ يَا ذَا الْمُلْكِ الْمُتَأَبِّدِ بِالْخُلُودِ »؛ خدایا! ای دارای فرمانروایی ابدی و جاوید
فراز 2: «وَ السُّلْطَانِ الْمُمْتَنِعِ بِغَيْرِ جُنُودٍ وَ لَا أَعْوَانٍ.»؛ و ای صاحب سلطنتی که بدون سپاهیان و دستیاران، پرقدرت و نیرومند است!
فراز 3: «وَ الْعِزِّ الْبَاقِي عَلَى مَرِّ الدُّهُورِ وَ خَوَالِي الْأَعْوَامِ وَ مَوَاضِي الْأَزمَانِ وَ الْأَيَّامِ.»؛ و ای مالک عزّت ماندنی و ثابت که با رفتن روزگاران و سپری شدن سالها و گذشت زمانها و ایام، خللی در آن وارد نمیشود؛ بلکه ازلاً و ابداً ماندنی و ثابت است.
دهر مدت طولانی نسبت به اشیای متحرکِ معقول و زمان، مدت طولانی نسبت به اشیای ساکنِ محسوس است. در این فراز به مسئلهی زمان به عبارتهای گوناگون اشاره میشود.
فراز 4: «عَزَّ سُلْطَانُكَ عِزّاً لَا حَدَّ لَهُ بِأَوَّلِيَّةٍ ، وَ لَا مُنْتَهَى لَهُ بِآخِرِيَّةٍ.»؛ سلطنتت توانمند و شکستناپذیر است؛ اوّل این سلطنت را حدّ و مرزی و آخرش را پایان و نهایتی نیست.
عَز حد نهایت چیزی است که موجب تمایز آن شود.
فراز 5: «وَ اسْتَعْلَى مُلْكُكَ عُلُوّاً سَقَطَتِ الْأَشْيَاءُ دُونَ بُلُوغِ أَمَدِهِ.»؛ و فرمانرواییات برتر است؛ چنانکه همۀ اشیا، از دسترسی به قلّۀ بینهایتش فرو ماندهاند.
در این فراز نیز بر برتری خداوند متعال تاکید میشود. در ادامه استاد باقری به شرح فرازهای دعا پرداختند:
در این دعا بر سه صفت خداوند مورد توسل قرار گرفته: مالکیت، سلطانیت و عزت خداوند.
فراز 6: «وَ لَا يَبْلُغُ أَدْنَى مَا اسْتَأْثَرْتَ بِهِ مِنْ ذَلِكَ أَقْصَى نَعْتِ النَّاعِتِينَ.»؛ نهایت وصف واصفان، به پایینترین مرتبه از بلندی و رفعتی که به خود اختصاص دادهای، نمیرسد.
واصف عام است و هرگونه صفتی را وصف میکند اما ناعت خاص است و صرفا صفتهای حسن خالص را بیان میکند.
فراز 7: «ضَلَّتْ فِيكَ الصِّفَاتُ ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَكَ النُّعُوتُ ، وَ حَارَتْ فِي كِبْرِيَائِكَ لَطَائِفُ الْأَوْهَامِ.»؛ اوصاف در مقام وصفت گمراه و سرگشته و تعریفها در پیشگاه حضرتت، عاجز و از هم گسستهاند و دقیقترین تصوّرات در بارگاه کبریاییات سرگرداناند.
ضلت به معنی عدول از راه صحیح است که به مقصد نمیرسد. فسخ به معنی پاره شدن و قطع شدن است. انسان نمیتواند صفات الهی را درک کند مگر به وسیلهی اهل بیت علیهم السلام . وهم نیز از قوای ادراکی انسان است و معانی جزئی را از محسوسات ادراک میکند. کبریایی خداوند صفتی خاص و پسندیدهای برای حق تعالی است.
فراز 8: «كَذَلِكَ أَنْتَ اللَّهُ الْأَوَّلُ فِي أَوَّلِيَّتِكَ ، وَ عَلَى ذَلِكَ أَنْتَ دَائِمٌ لَا تَزُولُ.»؛ با بیانی که اوّل دعا تو را ستودم، اکنون باید نتیجهگیری کنم که تو در اوّلیتت اوّلی؛ اوّلیتی که ازلی است و آن را حدّ و مرزی نیست و همچنین دائم و جاویدی.
این فراز تاکیدی بر مضامین فرازهای قبلی است که در نوبت آینده به آن پرداخته میشود. در ادامه خانم ناطقیان دعا فرمودند و جلسه پایان یافت.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.