تفسیر جزء شانزدهم قران کریم
- دسته: معاونت فرهنگی
- بازدید: 2417
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه، در شانزدهمین روز از ماه مبارک رمضان تفسیر جزء شانزده توسط استاد گرانقدر سرکار خانم جواهری در ۲۱ اردیبهشت به صورت مجازی برگزار شد.
خانم جواهری در تفسیر سوره کهف آیه ۱۰۳ گفت: پيامبراکرم (صلی الله علیه وآله) مأمور بيان سود و زيان واقعى مردم است. انسان در معرض غفلت از سود و زيان خويش است و هيچ عملى محو نمىشود، گرچه به نظر گم مىشود و تكيه بر خيال نكنيم و واقعگرا باشيم.
بهره مندی ها متفاوت و درجاتی دارد. گاهی معامله بد است. گاهی سودی ندارد. گاهی خسارت دارد. گاهی غرق در زیان. گاهی خسارت آشکار و گاهی همه ابعاد خسارت دارد.
زیانکاران چند گروه هستند: الف: گروهى كه كار نيك نمىكنند. ب: گروهى كه براى دنيا كار مىكنند، نه آخرت. ج: گروهى كه كار مىكنند و مىدانند كه كارشان صحيح نيست. د: گروهى كه در زيانند و مىپندارند كه سود مىبرند.
سه گروه اوّل، ممكن است با توبه به فكر اصلاح خود و جبران بيفتند، ولى گروه چهارم چون به فكر چاره نمىافتند، بدترين مردمند. مثل راهبان مسيحى كه خود را از لذّات حلال دنيا محروم مىكنند و مورد انتقاد انبيا نيز هستند، يا مثل زاهدنماهاى رياكار.
اين آيه به منكران ولايت اميرمؤمنان على عليه السلام نشان می دهد که در واقع اینان به خودشون ظلم کردند و از زیانکار ترین افراد هستند.
در ادامه ایشان افزود : حبط، در لغت آن است كه شكم حيوان به خاطر خوردن گياه سمّى باد كند و آن را در معرض مرگ قرار دهد كه هر كس مىبيند، مىپندارد حيوانى سالم و پرگوشت است، در حالى كه در شكم آن باد و خودش مسموم است. تباه شدن اعمال انسان را نيز از اين رو حبط مىگويند كه آنان توسط گناهان، مسموم و توخالى و در معرض نابودى قرار گرفتهاند.
كفر به خدا، سبب حبط اعمال مىشود و هر چه كه پوك شد، وزنى ندارد.
مردم در قيامت سه گروهند:
الف: گروهى كه از خوبى نياز به ميزان ندارند.
ب: گروهى كه از بدى و شقاوت نياز به ميزان ندارند.
ج: گروهى متوسّط كه بايد عمل هايشان محاسبه گردد.
سرنوشت انسان در گرو اعمال خودش است و اگر کسی بخواهد خدا و پیامبرش را مسخره کند بداند جایگاهش دوزخ است.
استاد در ادامه و آیه ۱۰۷ بیان کرد: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و صلم فرمود: بهشت صد درجه دارد كه بهترين آنها «فردوس» است. هرگاه دعا مىكنيد، از خداوند فردوس بخواهيد. برای رفتن به بهشت اول ایمان و بعد عمل صالح لازم است.
انسان در هر جا به مدّت طولانى ساكن شود، خسته مىشود و اگر جاى بهترى ببيند، آرزوى انتقال به آنجا را دارد، ولى با وجود جاودانگى بهشت، هرگز بهشتيان آرزوى انتقال از آن را ندارند.
در تفسیر آیه بعد سوره کهف این گونه آمده است که: كلمات رب»، يا وعدهها و آفريدههاست و يا حكمتها و مفاهيم، و يا وحى و هر چه نشانى از خدا دارد. هر پديدهاى نشانه وكلمهاى از پروردگار و در مسير رشد و تربيت انسان است و نشانههاى الهى، بىنهايت است و انسان حتّى از شمارش و نگارش آنها نيز ناتوان است.
در پایان تفسیر آیه آخر استاد بیان کرد: نبايد خود را بيش از آنچه هستيم معرّفى كنيم، پيامبران خود را بشر مىدانستند. شرط نبوّت، انسان بودن است تا پيامبر در عمل نيز الگوى ديگر انسانها باشد.
در اين آيه هم توحيد، «إِلهٌ واحِدٌ» هم نبوّت، «يُوحى إِلَيَّ» و هم معاد، «لِقاءَ رَبِّهِ» هم اميد به رحمت الهى، «يَرْجُوا» هم تلاش در رسيدن به آن، «فَلْيَعْمَلْ» و هم اخلاص در عمل «لا يُشْرِكْ» آمده است. از اين جهت پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اگر تنها آيهى آخر سورهى كهف بر امّت من نازل مىشد، براى آنان كافى بود.
استاد جواهری در تفسیر سوره مریم آیه ۶۱ گفت: در جایی جنت آمده و دیگر جنات آمده است و این نشان دهنده ابن است که ما یک بهشت نداریم و شاید هر يك از بهشتيان داراى چهار باغ مىباشند.
در اینجا گفته می شود که وعده خدا حتمی است.
ستايش بهشت به اين كه در آنجا لغوى نمىشنوند، هم توصيه به امروز ماست كه از لغو دورى كنيم و هم اشاره به اين است كه سخنان ياوه كفّار و شنيدههايى كه مؤمنان را در دنيا رنج مىداد، در آنجا نيست.
منظور از تقوا كليد بهشت است و هم تعبير ارث آمده كه به معناى رسيدن به مال و نعمت بدون رنج و زحمت است. گرچه تقوا كليد بهشت است، امّا آن همه پاداش، ارث خدا به ماست و اعمال ما به اين اندازه پاداش ندارد و در حقيقت پاداشهاى ما ارثى است كه از طرف خداوند بدون رنج به ما مىرسد.
بعد در مورد تنوع در بهشت آمده است و صبح یک مکان و شب جای دیگر و بهشت میراث باتقوایان است و تنها صحبت هم سلام و سلامتی است.
خانم جواهری در تفسیر آیه ۹ سوره طه اشاره کرد: قبسق قطعه ای از آتش است. در اینجا صحبت از سفر حضرت موسی علیه السلام و نجات خانواده ایشان آمده است.
هر كجا كه ناباورى احساس مىشود، بايد تأكيد بيشترى كرد. خداوند در اوّلين تجلّى بر حضرت موسى عليه السلام خودش را با ربّ به او معرفى فرمود. آثار قداست و معنويت كار بايد در ظاهر افراد نيز پيدا باشد و یا اگر می خواهیم با پروردگارمان صحبت کنیم و رابطه عمیقی بخوایم داشته باشیم در گرو دل كندن از وابستگىهاست.
استاد جواهری در ادامه و تفسیر آیه ۱۷اشاره کرد: انسانها به طور طبيعى از خطر و عوامل شرّ و ضرر مىترسند و از رويارويى با آن پرهيز مىكنند و بديهى است موسى عليه السلام نيز كه انسان است بترسد، آنچه مورد انتقاد و مذمّت است، تأثّر، خشيت و اضطراب قلبى از غير خداست كه مخالف شجاعت واز صفات رذيله است و البتّه حضرت موسى از آن دور بوده است.
اصلًا همين ترس، خود دليلى بر معجزه بودن اين واقعه است و گرنه اگه حضرت ساحره بودند قطعا ترسی وجود نداشت.
خداوند در هر لحظه به ميليونها بىجان، جان مىدهد و يا جان ميليونها جاندار را مىگيرد، در اينجا نيز به عصاى بىجان، جان داد و سپس آن را گرفت و بار ديگر عصا شد و در همين ابتداى كار براى موسى دو معجزه صورت گرفت، يكى اينكه عصا به اژدها تبديل شد.
تمرين، تجربه و آمادگى قبل از دعوت ضرورى است.
در آیه بعدی به معجزه دیگر می رسیم به سفید شدن دست حضرت موسی علیه السلام دست قدرت الهى باز است و هر لحظه با هر وسيله كه بخواهد مىتواند قدرت نمايى كند. كسى كه بنا دارد طاغوت را به حقّ دعوت كند، بايد خودش آثار حقّ را ديده باشد. اوّلين مأموريت انبيا، مبارزه با طاغوتهاست. هميشه نبايد منتظر آمدن مردم بود، گاهى لازم است حتّى پيامبران براى هدايتِ حاكمان حركت كنند. براى اصلاح جامعه، بايد به سراغ سرچشمه و ريشهى فتنه و فساد رفت و دين از سياست جدا نيست و كسانى مىتوانند با طاغوت مبارزه كنند كه با ايمان، عبادت و صلابت خود را ساخته باشند.
خانم جواهری در پایان و ادامه آیات ۲۵ تا ۳۵ سوره طه گفت: کسی که می خواهد مسئولیتی داشته باشد باید سئه صدر داشته باشد تا بتواند در مقابل مسئولیت پیروز شود زیرا محال است کسی که بخواهد هدایت کند با او برخورد نشود.
اگر می خواهیم لطف الهی شامل حالمان شود باید سینه گشاده داشته باشیم. دیگر بیان روان داشتن است.
و حضرت موسی دعا کردند که خدایا وزیری از اهل و خانواده ام به من عطا کن.که در حدیث منزلت هم پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) حضرت علی (علیه السلام) را مثال می زنند و می گویند یاعلی تو نیز نسبتت مانند هارون به موسی است با این فرق که بعد از من پیامبری نیست.
حضرت در آخر این گونه دعایش را به پایان می رساند خدایا ما می خواهیم بسیار به یادت باشیم بی تردید خداوند بینا است.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.