تفسیر جزء چهاردهم قران کریم
- دسته: معاونت فرهنگی
- بازدید: 1968
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه، در چهاردهمین روز از ماه مبارک رمضان تفسیر جزء چهارده توسط استاد گرانقدر سرکار خانم جواهری در ۱۹ اردیبهشت ماه به صورت مجازی برگزار شد.
خانم جواهری در تفسیر آیه ۸۷ سوره حجر گفت: در این آیه مراد سوره حمد است.
خداوند مىفرمايد: من سوره حمد را ميان خود و بندهام دو قسمت كردهام؛ نيمى از آن در مورد من است و نيمى از آن به بندگانم ارتباط دارد. (از «بسماللَّه» تا «مالك يوم الدين» مربوط به خداست و از «ايّاك نَعبد» كه اظهار عبوديّت و استمداد و دعاست مربوط به بندگان است.) زيرا اين سوره در هر نماز دوبار خوانده مىشود .
در ادامه و تفسیر آیه ۸۸ افزود : نهى، همه جا بعد ارتكاب عمل نيست، بلكه گاهى نيز براى هشدار و پيشگيرى است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هرگز رغبتى به دنياى كفّار نداشت، و نهى خداوند، به معناى هشدار است كه مؤمنان چشم به دنياى كفّار نداشته باشند.
در برابر امكانات ديگران، بر توانايىها و امكانات خود تكيه كنيد و رهبر و مربى بايد در برابر مردم، نرمش و عطوفت داشته باشد.
تواضع و نرمى در برابر دنيا و دنياپرستان نباید باشد ولى در برابر دينداران همیشه باید با تواضع باشیم . به نعمتهاى دنيوى خيره و وابسته نشويد چون زود گذر است و خيره شدن سبب علاقه و دلبستگى مىشود پس نباید وابسته شد.
در ادامه آیه ۸۹ بیان شد که در مقابل کفر هشدار لازم است.
و در آیه ۹۰ چند مختصات و معنا در مورد مقتسمین آمده است: ۱.سران كفّار هستند كه نيروهايى را در ايام حج بر سر جادهها و ورودىهاى مكّه تقسيم مىكردند، تا به مسافران بگويند كه شخصى به نام محمّد ادّعاهايى دارد، مبادا به سخنان او گوش فرادهيد و حضرت را كاهن و ساحر و مجنون معرّفى مىكردند. ۲. گروهى كه قرآن را در ميان خود تقسيم كردند، تا هر يك مشابه بخشى از قرآن را بياورند. ۳. كسانى كه به بخشى از قرآن عمل و بخشى را رها مىكردند. كسانىكه كتب آسمانى را تجزيه و قطعه قطعه مىكنند قهر الهى و کیفر است.
مومن واقعی هم کسی است که می گوید قرآن از طرف خدا نازل شده و من نیز می پذیرم ولی کسانی که برخی می پذیرند و برخی نه از مقتسمین هستند.
استاد جواهری در ادامه و آیه ۹۵ گفت: این آیه در مورد تبلیغ دین به صورت آشکاری پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله )است.
تبليغ مراحلى دارد؛ گاهى علنى است وگاهى مخفى كه بايد تقيه كرد. سخن حقّ و منطقى، هرگز بىمخالف نيست وكسانى كه به سراغ غير خدا مىروند، اشتباه خود متوجه می شوند.
خانم جواهری در تفسیر آیه ۶۸ سوره نحل بیان کرد: در اینجا خداوند در مورد وحی سخن می گوید.
گاهی وحی فقط نازل شدن نیست بلکه به صورت غریزی نیز می باشد.
«وحى» به معناى اشاره و انتقال سريع و مخفى است كه علاوه بر وحى الهى به انبيا، هم شامل غريزه مىشود. مانند زنبور عسل.
گاهی وحی شامل الهام هم می شود و وسوسه های شیطانی هم است.
حرکت های حیوانی نیز غریزه است. بهترین نوع عسل،عسل کوهستانی است.
استاد بزرگوار در تفسیر آیه ۹۵ سوره نحل بیان داشت : در مورد عهد و پیمان شکنی است و انگیزه پیمان شکنی رسیدن به دنیا است و دنیا قلیل است و اگر ما عهد الهی را بشکنیم و هرچیزی معامله کنیم کم است و پيمانشكنى براى بدست آوردن كاميابى، يك سادهنگرى است.
تفسیر آیه ۹۷ سوره نحل در مورد عمل صالح است.
ما حیات های مختلفی داریم: نباتی، حیوانی،انسانی که وقتی حیات انسانی رشد می کند می رسد به حیات طیبه.
شرط قبولی اعمال عمل صالح است. زن و مرد در كسب كمالات معنوى يكسانند. خدا حتّى يك عمل صالح، بىپاسخ نمی گذارد. هر كجا تفكّر جاهلى مبنى بر تحقير زن در كار باشد، بايد نام و مقام زن را با صراحت برد و اگر چنین باشد ما او را به کمال طیبه می رسانیم.
حیات طیبه این است که انسان دلش آرام می شود. مومن نور خدا را می بیند و مشمول دعای فرشتگان می شود. تاییدات الهی برایش می آید و خوف و حزن هم ندارد.
اگر انسان به حیات طیبه برسد دلش آرام می شود. و جز خدا هیچ آرامشی نیست.
خانم جواهری در تفسیر آیه ۹۸ گفت: هر كار خوبى ممكن است آفاتى داشته باشد، همان گونه كه عزّت، آفتى دارد مثل تكّبر و خدمت به مردم، آفتى دارد مثل منت گذاشتن، قرائت قرآن نيز ممكن است آفاتى از قبيل خودنمايى، كسب درآمد، رقابتهاى منفى، فريب مردم، فهم غلط، تفسير به راى و ... داشته باشد كه انسان بايد هنگام تلاوت قرآن از شرّ همهى آفات، به خداوند پناه ببرد.
قرآن اگر همراه با تفسير و نظرات امامان معصوم عليهم السلام باشد، «كتاب الله و عترتى لن يفترقا» و بر دلهاى پاك وارد شود اگر این گونه باشد ،شیطان نمی تواند داخل شود.
بنابراین از خطر نفوذ شيطان در بهترين افراد و مقدّسترين كار غافل نباشيد. شيطان به سراغ همه مىآيد، امّا در همه تأثيرگزار نيست. ايمان و توكّل، قلعهاى است كه انسان را از آسيبپذيرى حفظ مىكند. پناه بردن به خداوند، نشانهى ايمان به او و توكّل بر اوست و ما جز خدا پناهی نداریم.
استاد در تفسیر آیه۱۱۹ سوره نحل اشاره کرد: جهل به معناى ندانستن است، ولى جهالت در موردى كه انسان مىداند، ولى هوى و هوس بر او غالب مىشود نيز بكار مىرود.
دین ما بنبست ندارد و راه بازسازى را براى انسان باز گذاشته است. یکی از شئون ربوبيّت الهى پذیرفتن توبه است. پذيرفتن توبه از جانب پروردگار قطعى است. راه توبه بر روى همه باز است و اگر توبه کردی حتما خدا می بخشد.
در ادامه و آیات بعدی به حضرت ابراهیم بر می گردد و ایشان را یک امت می دانند.
مفسرین چند معنا برای امت دانستن آوردند: ۱.چون ابراهيم بر مكتبى بود كه احدى بر آن نبود، پس يك امّت بود. ۲.او به اندازه يك امّت خير و خوبى و كمال داشت نظير شعرى كه مىگويد: آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى. ۳.كلمه امّت به معناى معلّم خير است او معلّم خوبىها بود.۴.شخصيّت و شعاع وجود او به اندازه يك امّت بود. ۵.چون عالم بود و عالم امّتى را راهنمايى مىكند.۶. شاید چون یاری نداشتن برای پیاده کردن توحید.
بنابراین یکی ازشیوه های الهی معرّفى الگوها و قهرمانان توحيد يك شيوه تربيتى است. در راه حقّ از تنهايى نهراسيد. انسان محكوم محيط و جامعه و تاريخ نيست. حضرت ابراهيم ( علیه السلام ) هم در عمل خالص بود، «حَنِيفاً» هم در عقيده. حضرت شاکر بود در برابر نعمات و خداوند هم او را هدایت کرد. خداوند پنج كمال براى ابراهيم عليه السلام برمىشمرد و سپس پنج مقام به او مىدهد؛ امّا پنج كمال: (امة- قانتاً- لم يك من المشركين- حنيفاً- شاكراً) امّا پنج مقام و لطف از طرف خداوند: (اجتباه- هداه- فىالدنيا حسنة- فى الآخرة لمن الصّالحين- اتّبع ملة ابراهيم كه در آيه بعد است.)
در آیه ۱۲۳ در مورد شیوه های انبیا در هدایت صحبت می شود که گرچه شيوهها و شرايط انبيا يكسان نبوده است، ليكن راه انبيا يكى است و آنان مأمور به پيروى از پيامبران قبلى هستند. ستايشهاى پىدرپى با تعبيرهاى مكرّر در آياتى كنار هم، نشانهى كمال خلوصِابراهيم است.
استاد در تفسیر آیه ۱۲۴ اشاره کرد: يهود به خاطر لجاجت و عناد بارها از طرف خداوند تنبيه شدند، يكى از تنبيهات و تعطيلى روز شنبه است.
با توجّه به آيه قبل شايد معناى آيه اين باشد: اى پيامبر! تو تابع ملت ابراهيم باش كه براى او جمعه تعطيل بود و تعطيلى روز شنبه براى يهود، نوعى كيفر و تنبيه عليه آنان بود و گرنه آئين حق، همان تعطيلى جمعه است كه از زمان حضرت ابراهيم بوده است.
پس برنامههاى خداوند گاهى براى مهر است و گاهى براى قهر مىباشد.
استاد جواهری در ادامه و تفسیر آیه ۱۲۵ گفت ماچند دستور داریم: ۱.اوّلين وظيفه انبيا، دعوت است وباید جهت داشته باشد. ۲.با حکمت باشد و حکیمانه دعوت کردن است . ۳. موعظه بايد حَسن باشد، ولى جدال بايد احسن باشد.
خانم جواهری در تفسیر ایه ۱۲۶ بیان کرد: به گفته روايات، همين كه حضرت حمزه در جنگ احد شهيد و قطعه قطعه شد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اگر ما بر كفّار غالب شويم آنها را مُثله (قطعه قطعه) نخواهيم كرد.
حتّى نسبت به دشمنان و شكنجه كنندگان، عدل و انصاف را مراعات بكنيد. در عفو و صبر لذّتى است كه در انتقام نيست.
فكر نكنید كه صبر شما به سود مخالفان است، بلكه به سود خودتان مىباشد.
استاد در پایان و تفسیر آیه ۱۲۸ اشاره کرد گفت: اگر کسی صبور است توفیقش فقط از طرف خداوند است و مبلغ باید صبور باشد و خداوند می گوید صبر کنید زیرا خدا با صابران است. پس صبر کنید که به ظفر می رسیم. تقوا و احسان وسیله جلب حمایت های الهی است.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.