تفسیر جزء یازدهم قران کریم
- دسته: معاونت فرهنگی
- بازدید: 1859
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه، یازدهمین روز از ماه مبارک رمضان، تفسیر جزء یازده توسط استاد گرانقدر سرکار خانم جواهری در ۱۶ اردیبهشت به صورت مجازی برگزار شد.
خانم جواهری در تفسیر آیه ۱۲۰ سوره توبه گفت: اصولى كه از اين آيه براى جنگ استفاده مىشود، عبارت است از: ۱. ايمان به اين كه همه سختىهاى جنگ، عملصالح موجب رضاى الهى است.
۲. مقاومت و تحمّل در برابر سختىها.
۳. خوار و عصبانى كردن دشمن.
آنهایی که اطرافيان رهبر كه از علم و امكانات بيشترى برخوردارند، مسئوليّت بيشترى دارند و وقتی صحبت دفاع از اسلام پیش می آید شهر و روستا مطرح نيست و باید اطاعت بی چون و چرا از پیامبر کند.
يكى از شئون رسالت، فرماندهىِ كلّ قوا در جنگ است و حفظ جان پيامبر، ضرورىتر از حفظ جان مسلمانان است. جامعهى اسلامى بايد كفرستيز باشد و این شرکت کردن در راهپیمایی ها باعث کفر دشمنان می شود. دريافت اجر الهى، در سايهى تحمّل رنجهاست. نابرده رنج، گنج ميسّر نمىشود. خداوند هم اجر کسی را ضایع نمی کند.
در تفسیر آیه ۱۲۱ کسانی که با جان و مال خود انفاق می کنند. در انفاق، كميّت و مقدار مهّم نيست، چه كم باشد چه زياد، در نزد خدا اجر دارد.
از اين كه كار خير بىپاداش بماند، نهراسيم كه تمام اعمال انسان ثبت مىشود و پاداش الهى، بهتر و بالاتر از عمل انسان است و این که مقطعی نباشد بلکه استمرار داشته باشیم.
سنّت خداوند اين است كه مكتب خود را با تلاش مؤمنان پيش ببرد.
استاد در ادامه و تفسیر آیه ۱۲۲ اشاره کرد در اینجا صحبت از فقه و تقلید است . دین ، مجموعهى قوانين الهى و مقررّات ظاهرى و باطنى اسلام است. اسلام كه تنها دين پذيرفتهى الهى است، به معناى تسليم خدا بودن است. تفقّه در دين، به معناى تلاش براى كسب شناخت عميق در دين و عقايد و احكام اسلامى است. تفقّه در دين، گاهى ممكن است براى دنيا و مقام و عشق به درس و بحث و سرگرمى و عقب نماندن از دوستان باشد و گاهى براى دين، خدا، بهشت و نجات امّت باشد. آيه، دوّمى را ارزشمند مىداند كه بيمدهى مردم و دعوت آنان به راه خداست.
هجرت، ملازم ايمان است. يا براى دفاع از دين، هجرت كنيد، يا براى شناختِ دين گاهی برای دفاع از دین باید کوچ کنند و هجرت ملازم دفاع دین است. بايد از هر منطقه، افرادى براى شناخت اسلام به مراكز علمى بروند تا در همه مناطق، روحانى دينى به مقدار لازم حضور داشته باشد. دانشمندى كه كوچ نكند، فقيه كامل نيست. و تفقّه در دين و آموزش دين به مردم، واجب كفائى است.
هدف از یادگیری فقه این است که هشدار مردم و هوشيار ساختن آنان و نجات از غفلت و بىتفاوتى نسبت به مشكلات است و شرط تبليغ دينى آگاهى عميق از آن است و به سخنان يك اسلامشناس فقيه، مىتوان اعتماد كرد. فقه در دین زمانی ارزشمند است که فقيه، عالم به زمان و آگاه از شيطنتها و راههاى نفوذ دشمن باشد تا بتواند هشدار و بيم دهد. در زمان ما نیز طلاب برای تفقه در دین هجرت می کنند: يكى به سوى حوزهها و ديگرى از حوزهها بسوى شهرها. لذا ماندن در حوزهها جز براى اساتيد جايز نيست.
علما بايد سراغ مردم بروند و منتظر دعوت آنان نباشند و فقها نبايد انتظار اطاعتِ مطلق همهى مردم را داشته باشند، چون گروهى هرگز به راه دين و خدا نمىآيند.
استاد جواهری در تفسیر آیه ۷سوره یونس بیان کرد: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس ديدار خدا را دوست بدارد، خداوند نيز ملاقات با او را دوست دارد.
اميد و يأس، در اصلاح و افساد انسان، نقش مؤثّرى دارد.
اطمينان واقعى تنها با ياد خداست و دنيا، آرامبخش كاذب آن هم براى غافلان است.
عوامل دوزخى شدن ما عبارت است از : ۱. انكار معاد و پاداشهاى اخروى. ۲. راضى شدن به دنياى زودگذر. ۳. غفلت از آيات الهى. ۴. عملكرد ناپسند.
بنابراین جهنم چیزی است که خودمان بدست می آوریم.
در ادامه و تفسیر آیه ۱۰ سَلامٌ»، كلام اهل بهشت است و در بهشت، سلام فضاى همه جا را پر مىكند: سلام از سوى خداوند، سلام از سوى فرشتگان و سلام از سوى بهشتيان نسبت به هم.
الْحَمْدُ لِلَّهِ كلام انبيا و اولياست. حضرت نوح عليه السلام پس از نجات از قوم ظالم، الْحَمْدُ لِلَّهِ گفت و ابراهيم عليه السلام نيز خدا را حمد كرد كه در سنّ پيرى اسماعيل و اسحاق را به او بخشيده است. الْحَمْدُ لِلَّهِ سخن مؤمنان و كلام بهشتيان است.
بعد سبحانک آن چیزی است که بهشتیان طلب می کنند و پایانش با الحمد الله است.
خانم جواهری در ادامه و تفسیر آیه ۴۰ سوره یونس گفت: در اینجا اشاره بر این داره که بعضیاشون یعنی انسان داراى اختيار است، نه آنكه مجبور باشد و هیچ رهبر نبايد توقّع داشته باشد كه همهى مردم به راه و آيين او ايمان آورند و هرکسی که بىايمانى و فساد، ملازم يكديگرند. هم گناه مانع ايمان است و هم بىايمانى انگيزهى فساد مىشود و خداوند عالم است به آنچه که انجام می دهیم.
در ادامه و تفسیر سوره یونس آیه ۴۲ :گاهی لجوج ها می آیند و تنها به موعظه ها گوش می دهند و عمل کننده نیستند پس اگر کسی می خواهد فردی را هدایت کند او باید آماده پذیرش داشته باشد.
بنابراین شنيدن (مستقيم يا غير مستقيم) مهّم نيست، آنچه در هدايت مهّم است، تعقّل و پذيرش است.
خانم جواهری در تفسیر آیه ۴۵ گفت: عظمت روز قيامت چنان است كه زندگانى پيش از آن بسيار كوتاه جلوه مىكند. كوتاهى عمر دنيا، يا به جهت زودگذرى آن است، يا به خاطر بهره نگرفتن از زمان و فرصت، يا در مقايسه با عمر آخرت و يا بدان جهت كه انسانها در برزخ گويا در خوابند و پس از بيدارى احساس مىكنند كه زمان اندك بوده است. به هر حال هم متاع دنيا نسبت به آخرت قليل است و هم زمانش، چنانكه گويا ساعتى بيش نبوده است. در قيامت، مردم يكديگر را مىشناسند. زيانكاران واقعى آنانند كه با تكذيب قيامت، از بهرههاى ابدى آخرت محرومند و تنها به لذّات دنيوى قانعند. در حالى كه مؤمنان، هم در دنيا از نعمتهاى الهى كاميابند، هم در آخرت نصيب دارند.
در ادامه و تفسیر آیه ۴۹: براى هر امّتى «أجل» است. هيچ كس حتّى انبيا، از پيش خود قدرتى و مالكيّتى ندارد و قدرت انبيا و اوليا، پرتوى از قدرت الهى است و پیامبر آنچنان با صداقت صحبت می کند و از نفس خود می گوید که دست خداوند است. جامعه همچون افراد، اجل، سعادت و شقاوت، رشد و غىّ دارد. حكومت و قدرت دنيوى ابدى نيست و مهلت دادن به امّتها، از سنّتهاى الهى است. مقدّراتِ امّتها، بر اساس سنّتهاى الهى است و تقديم و تأخير ندارد.
استاد جواهری در تفسیر آیه ۷۱ سوره یونس گفت: اين آيه، استقامت و پشت گرمى حضرت نوح عليه السلام را به امدادهاى الهى مىرساند كه از تهديدها و نقشههاى دشمن هراسى نداشت.
امام حسين عليه السلام نيز در كربلا، قبل از ظهر عاشورا اين آيه را بر سپاه كوفه خوانده است.
پس خداوند در اینجا از اخبار مهم گذشته خبر می دهد.انبيا از مردم و با مردم بودند و حتّى تا آخرين لحظه با مخالفان خود برخورد عاطفى داشتند. اگر دل آمادگى نداشته باشد، حتّى تذكّر و يادآورى انبيا هم بر او سنگين است. انبيا مخالفان خود را به مبارزه مىطلبيدند ولی با توكّل به خدا، قدرتهاى مخالف را تحقير و به مؤمنان شجاعت مىدادند و همه قدرتها را پوچ مىدانستند.
خانم جواهری در پایان سوره یونس و آیه ۷۳ گفت: در اين آيه، به فرجامِ نيك مؤمنان و هلاكتِ مخالفان دعوت انبيا اشاره شده است.
ایمان تنها کافی نیست و باید همراه بود با رهبران الهی تا به نجات برسیم، پس باید در دین استقامت داشته باشیم تا به نجات حکومت برسیم. در نهايت، پيروزى با اهل ايمان است و رسوايى با اهل كفر و شرك، که ان شاالله با ظهور آقا امام زمان عج الله پرچم اسلام در جهان برافراشته می شود. نتيجهى اصرار بر كفر و بيراهه رفتن، هلاكت است. شناخت تاريخ و عوامل پيشرفت يا انقراض امّتها، در جهتگيرى حركتها لازم است.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.