امروز جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri 04 26 2024

منو

تفسیر جزء بیست و هفتم و بیست و هشتم قران کریم

tafcir4
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه، در بیست هفتمین روز از ماه مبارک رمضان تفسیر جزء بیست و هفتم و بیست و هشتم توسط استاد گرانقدر سرکار خانم جواهری در ۱ خرداد به صورت مجازی برگزار شد.
خانم جواهری در تفسیر سوره واقعه آیات۲۷تا ۳۷بیان کرد: این آیات در مورد قیامت است. «سِدْرٍ» درختى است كه سايه گسترده‌اى دارد. «مَخْضُودٍ» گياهى كه تيغ آن شكسته و بى‌خار باشد. «مَنْضُودٍ» به معناى متراكم است، «مَسْكُوبٍ» يعنى ريزان همچون آبشار و «أَتْرابٌ» يعنى همانند و هم‌سن و سال، مانند «ترائب» به معنى دنده‌هاى سينه كه مشابه يكديگرند. «طَلْحٍ» جمع «طلحه»، به معناى درخت موز است. گرچه‌ «فُرُشٍ» جمع «فراش» به زمين و مركب و تشك و فرش و تخت گفته شده و «مَرْفُوعَةٍ» به معناى نفيس و گرانبها مى‌باشد، ولى ظاهراً مراد از «فُرُشٍ» در اينجا، همسران و هم‌خوابگان و مراد از «مَرْفُوعَةٍ»، ارزشمند بودن آنان به خاطر عقل و كمال و جمال است. «عرب» جمع «عروب» به زنى گفته مى‌شود كه خندان و طنّاز و عاشق همسر و نسبت به او فروتن باشد. اصحاب يمين در قيامت، جايگاه بس والا و اعجاب برانگيزى دارند. آقای جوادی عاملی در مورد اصحاب یمین گفته اند: کسانی هستند که دائما دارند جهاد اکبر می کنند. اگر کسی با خودش وارد جنگ شود و با نفس خود بجنگد جهاد اکبر کرده است و کسی که هنگام جنگ با خود و در حال تزکیه از دنیا برود خداوند مقام شهید به او عطاء می کند. کسی که این مرحله را نیز پشت سر گذاشت به مرحله وسابقون خواهد رسید.
استاد جواهری در ادامه و تفسیر سوره حدید تا آیه ۱۲ گفت: در اینجا مومنین و مومناتی که گفته شده است یعنی میان زن و مرد تفاوتی نیست.كسانى كه در دنيا از ظلمات جهل به نور علم، از شرك به توحيد و از تفرقه به وحدت راه يافتند، در آخرت مشمول این آیه می شوند. در قيامت، مؤمنان داراى نورى هستند. خود بشارت به نعمت، خود نعمتى معنوى و روانى است و رستگارى واقعى در قيامت جلوه مى‌كند.

در ادامه و آیه ۱۳ :«انْظُرُونا» از ريشه «نظر» است. اين واژه اگر بدون «الى» بيايد به معناى انتظار و مهلت دادن است. در اینجا منافقون و منافقان از مومنان طلب کمک می کنند. در قيامت، مجرمان از چهار گروه استمداد مى‌كنند: ۱. از رهبران خود. ۲. از مؤمنان ۳. از فرشتگانِ مأمور دوزخ ۴. شيطان را ملامت مى‌كنند كه تو ما را گمراه كردى و گناه ما به دوش توست.
پس كسانى كه در دنيا حاضر نشدند از ظلمات جهل و شرك و تفرقه خارج شوند، در قيامت در ظلمات هستند و براى كسب نور به ديگران التماس مى‌كنند. منافق در دنيا، در ظاهر با مؤمنان است و در باطن با كافران. در قيامت نيز، تا پاى بهشت با مؤمنان مى‌آيد، امّا همراه كافران به دوزخ وارد مى‌شود.
خانم جواهری در ادامه و آیه ۱۴ گفت:فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ» يعنى خود را گرفتار فتنه نفاق ساختيد. در قيامت، ميان منافقان و مؤمنان گفتگوهاست و گفتگوى منافقان از پشت ديوار و همراه با ناله و استمداد است. چه بسا شيطان با وعده آمرزش و بخشش الهى، انسان را فريب داده و او را به رحمت خدا مغرور مى‌سازد.
استاد تفسیر در ادامه و آیه ۱۵ گفت : يكى از تفاوت‌هاى دنيا با آخرت، پذيرفته شدن فديه در دنيا و نپذيرفتن آن در آخرت است. در قيامت، مجرم دوست دارد تمام نزديكانش از فرزند و دوست و برادر گرفته تا تمام مردم اهل زمين را به جاى خود فديه دهد، ولى پذيرفته نمى‌شود. منافق وكافر در جهنم، همنشين يكديگرند. قيامت، براى مؤمن بشارت است.ولى براى منافق و كافر، يأس و نااميدى. مولاى مؤمنان خداوند است، ولى منافقان و كافران مولايى جز آتش ندارند.
استاد جواهری در ادامه و تفسیر سوره مجادله آیه ۱۹ اشاره کرد: روش شيطان اين گونه است كه: گام به گام انسان را به سوى خود مى‌كشاند. گاهى مطلبى را القا مى‌كند، نظير كسى كه از دور سنگى پرتاب مى‌كند. گاهى تماس مى‌گيرد ولى نفوذى ندارد وگاهى در دل نفوذ مى‌كند. گاهى در دل نفوذ نمى‌كند و همان جا مى‌ماند و گاهى انسان برادر شيطان مى‌شود وگاهى مريد شيطان مى‌شود و شيطان بر او تسلّط كامل مى‌يابد. بنابراین هر چه از ياد خدا غافل شويم، به مدار حزب شيطان نزديك مى‌شويم، پس خود را در اختيار هر حزب و گروهى قرار ندهيم كه بعضى گروه‌ها، حزب شيطان‌اند و خسران واقعى، پيروى از شيطان است، نه زيان‌هاى مالى. همان گونه كه دستورات پيامبر دستورات خداست، جنگ با رسول خدا جنگ با خداست. هر كس در مقابل حق بايستد، به بدترين ذلّت‌ها دچار خواهد شد. سرانجام مخالفت با دستورات خدا و پيامبر، خوارى و ذلّت در دنيا و آخرت است.
خانم جواهری در آیه ۲۱ افزود : سنّت خداوند پيروزى حق بر باطل است. اگر حق پيروز است، پس چرا در مواردى طرفداران آن شكست مى‌خورند؟ اگر گفته شود فرزند نعمت است، به اين معنا نيست كه مشكلات دوران باردارى و زايمان، در كار نيست، بلكه مراد آن است كه با تمام اين مشكلات نعمت است. پيروزى حق بر باطل نيز در سايه اي ایمان، استقامت و اتحاد است. بنابراین بر اساس روايات، وعده خداوند در مورد غلبه كامل حق بر باطل، در زمان ظهور امام زمان عليه السلام محقق خواهد شد.
در پایان سوره ؛ ايمان با كفر سازگار نيست. به نوح درباره‌ى فرزندش گفته مى‌شود: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» هنگامى كه براى ابراهيم ثابت شد عموى او منحرف است، از او برائت جست. در اینجا نشان می دهد کسی که ایمان دارد تولی و تبری هم باید داشته باشد. خداوند متعال به پيامبرى از پيامبرانش وحى فرمود كه به مؤمنان بگو: مانند دشمنان من لباس نپوشند و مانند دشمنان من غذا نخورند و در چگونگى زندگى و رفتار، مانند دشمنان من نباشند، چرا كه در اين صورت دشمنان من محسوب مى‌شوند. هم چنانكه آنان دشمنان من هستند. خداوند به خاطر قطع رابطه با چهار گروه از خويشان اگر معاند باشند، (پدر، پسر، برادر و فاميل)، چهار نمونه از لطف خود را بيان كرده است: ايمان، امداد، بهشت و رضوان.
انواع تأييدهاى الهى در قرآن:۱. تأييد با فرشته خود جبرئيل. ۲. تأييد ويژه الهى. ۳. تأييد با يارى مؤمنان. ۴. تأييد با لشكريان ناپيداى الهى.
پس يك دل، دو دوستى بر نمى‌دارد. دوستى خداوند با دوستى دشمنان دين خدا قابل جمع نيست. بنابراین کسانی که به درجه رضایت از خدا برسند حزب الله هستند. حزب اللّه، نژاد و زبان و منطقه خاص ندارد، بلكه هر مؤمن مقاوم و استوار، جزو حزب اللّه است و آگاه باشید حزب خدا غالب می شود.
خانم جواهری در ادامه و تفسیر آیه ۲۱ سوره حشر بیان کرد: چگونه است كه كوه با آن صلابت، در برابر عظمت قرآن خاشع است، امّا قلب برخى انسان‌ها، از سنگ سخت‌تر؟ هستى، شعور دارد. اگر قرآن بر كوه نازل مى‌شد، خشوع و خشيت از آن ظاهر مى‌گشت. بنابراین امثال و تمثيلات قرآنى، نياز به تدبّر و تفكّر دارد و گرنه به درستى درك نمى‌شود.
در ادامه و تفسیر ایه ۲۲ : در روايات، براى تلاوت آيات آخر سوره حشر، سفارش بسيار شده و بركات گوناگونى براى آن بيان گرديده كه از جمله آن، بخشيده شدن گناهان و رسيدن به مرز مقام شهيد است. احتمال مى‌رود كه انسان در ميان اسمايى كه در اين آيات (۲۲_۲۴) آمده است، به اسم اعظم دست پيدا كند، زيرا در اين آيات، حدود پانزده و يا با عنايتى، هجده صفت از صفات الهى آمده است كه هر كدام نشانگر كمالات بى انتهاى اوست. در ادامه و آیه ۲۳: «ملك» به معناى مالك امور مردم و اختياردار حكومت آنان است. «قدوس» به معناى پاك و منزّه از هر عيب و نقص، «مهيمن» به معناى صاحب سلطه و سيطره و مراقبت است. «جبار» به دو معناى قادر بر جبر و جبران كننده آمده است. «سلام» يعنى كسى كه با سلام و عافيت برخورد مى‌كند، نه با جنگ و ستيز و يا شرّ و ضرر. «مؤمن» نيز يعنى كسى كه به تو امنيّت مى‌دهد و تو را در امان خود حفظ مى‌كند. يكتا معبود هستى، كسى است كه فرمانروايى مطلق دارد و همچین خدایی که ما داریم چطور مشرکان درباره خدا نظر نادرست دارند. درپایان سوره خداوند، آفريننده‌اى است كه در آفرينش مخلوقاتش، از كسى يا جايى الگوبردارى نكرده است، بلكه خود، صورت بخش پديده‌هاست. كسى كه تمام كمالات را داراست، سزاوار تسبيح همه هستى است. قدرت خداوند همراه با حكمت است نه ستم و تجاوز. اين تنها سوره‌اى است كه آغاز و پايانش با تسبيح الهى است. سَبَّحَ لِلَّهِ‌ ... يُسَبِّحُ لَهُ‌ ... آيه اول آن سخن از عزّت و حكمت است و آيه آخر آن با عزيز حكيم پايان يافت.
خانم جواهری در ادامه و تفسیر سوره صف آیه ۶ گفت: در كتاب‌هاى موجود، تعبيرات گوناگونى كه بشارتِ ظهور پيامبر بزرگى در آينده كه نشانه‌هاى او جز بر پيامبر اسلام تطبيق نمى‌كند، ديده مى‌شود. جالب آنكه غير از پيشگويى‌هايى كه در اين كتاب‌ها ديده مى‌شود و بر شخص پيامبراسلام صلى الله عليه و آله تطبيق مى‌كند، در سه مورد از انجيلِ «يوحنّا»، روى كلمه «فارقليط» تكيه شده كه در ترجمه‌هاى فارسى، به «تسلّى دهنده» ترجمه شده است. در انجیل یوحنا امده است: «و من از پدر خواهم خواست و او «تسلّى دهنده‌ى» ديگر به شما خواهد داد كه تا ابد با شما خواهد ماند.» و در باب ۱۵ آمده است: «و چون آن «تسلّى دهنده» بيايد ... در باره‌ى من شهادت خواهد داد.» و در باب ۱۶ نيز مى‌خوانيم: «ليكن به شما راست مى‌گويم كه شما را مفيد است كه من بروم‌كه اگر من نروم، آن «تسلّى دهنده» به نزد شما نخواهد آمد، امّا اگر بروم او را به نزد شما خواهم فرستاد.» مهمّ اين است كه در متن سريانى انجيل كه از اصل يونانى گرفته شده است، به جاى تسلّى دهنده، «پارقليطا» آمده و در متن يونانى «پيركلتوس» كه از نظر فرهنگ يونانى به معنى «شخص مورد ستايش» و معادل واژه‌هاى «محمّد و احمد» در زبان عربى است. ولى هنگامى كه ارباب كليسا متوجّه شدند انتشار چنين ترجمه‌اى ضربه‌ى شديدى به تشكيلات آنها وارد مى‌كند، به جاى «پيركلتوس»، كلمه‌ى «پاراكلتوس» را نوشتند كه به معناى «تسلّى دهنده» است و با اين تحريف آشكار داشتند. بنابراین در انجیل خبر از آمدن رسول خدا (صلی الله علیه و اله ) داده است. در كتاب‌هاى تاريخى آمده است كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله از كودكى داراى دو نام بوده و مردم او را با هر دو نام خطاب مى‌كردند كه يكى «محمّد» و ديگرى «احمد» بوده است جدّ پيامبر عبدالمطلب، و نام احمد را مادرش آمنه براى او انتخاب كردند. يكى از كسانى كه به دفعات، پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را با نام «احمد» ياد كرده، عموى آن حضرت، «ابوطالب» است. بنابراین تاريخ زندگانى حضرت عيسى عليه السلام قابل توجّه و به ياد ماندنى است‌ و حضرت عیسی از بنی اسرائیل نبوده است. عيسى، رسول خدا است، او را خدا ندانيد. در تربيت الهى، كلاس‌هاى متعدّدى وجود دارد كه هر كلاس، مقدّمه‌ى كلاس بعدى و هر استاد تصديق كننده استاد قبلى است. عيسى‌ هم مبشَّر است، هم مبشّر. او به آمدن پيامبر اسلام بشارت مى‌دهد.
در ادامه و آیه ۷ ؛ كسى كه نه بشارت عيسى‌ و نه معجزات پيامبر اسلام را مى‌پذيرد و همه را يكسره سحر مى‌داند، مرتكب بزرگ‌ترين افترا گرديده و ظالم‌ترين فرد است. افترا به انبياى الهى، افترا بر خداست. آنان به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتند: «سِحْرٌ مُبِينٌ»، خداوند عمل آنان را افترا بر خدا معرفى مى‌كند. بزرگ‌ترين ظلم، جلوگيرى از رشد و معرفت و حق گرايى و عبادت مردم است. نتيجه افترا بر خداوند، محروميّت از هدايت الهى است.
خانم جواهری در پایان و تفسیر سوره صف آیه ۸ گفت: مشابه آيات هشتم و نهم اين سوره، در آيات ۳۲ و ۳۳سوره توبه آمده است. دشمن براى خاموش كردن نور خداوند از راه‌هاى مختلفى استفاده مى‌كند، از جمله: تهمت ارتجاع و كهنه گرايى مى‌زنند. مى‌گويند اين سخنان خيال و پندار است. خداوند هم بشارت پیروزی در چندجا داده است: (سوره توبه ۳۳ و فتح ۲۸) و خداوند خلف وعده نمی کند. دشمن دائماً در فكر خاموش كردن چراغ هدايت و نور خداست. طبق این آیه مکتب اسلام یک مکتب امید آفرین است و آینده از آن اسلام است و تمام ادیان تاریخ مصرف داشتند و تنها دینی که جاودان است دین اسلام است و ان شاالله با ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) و بر افراشته شدن پرچم پیامبر اسلام بر کل جهان به احتزاز در خواهد آمد.

 

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد