تفسیر جزء بیست و سوم قران کریم
- دسته: معاونت فرهنگی
- بازدید: 3060
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه، در بیست سومین روز از ماه مبارک رمضان تفسیر جزء بیست و سوم توسط استاد گرانقدر سرکار خانم جواهری در ۲۸ اردیبهشت ماه به صورت مجازی برگزار شد.
خانم جواهری در تفسیر سوره احزاب آیه ۷۲ گفت: این آیه در مورد واقعیت هایی از انسان صحبت می کند که ممکن است خیلی از افراد به آن نرسیده باشند. خداوند ويژگىها و امتيازات خاصّى به بشر داده كه هيچ يك از موجودات در آسمان و زمين آن را ندارند و اين امتيازات امانت الهى است و براى انسان مسئوليّتآور است، امّا بسيارى از انسانها در اين امانت خيانت كرده و از آن در مسير خلاف خواست خداوند بهره مىبرند.
بين حمل و تحميل فرق است. انسان امانت الهى را پذيرفت و آن را حمل كرد، نه آنكه بر او تحميل شده باشد. خداوند انسان را جوری پرورانده است که برای بار مسئولیت الهی مستعد است و با پذیرش کلام الهی خود را به تکامل می رساند آن هم به صورت نامحدود و خداوند این سرمایه را در وجود انسانها قرار داده که به صورت نامحدود قابلیت دارد که تکامل پیدا کند. بنابراین آنچه انسان پذيرفت ولى آسمان و زمين نپذيرفتند، چيزى غير از قنوت و تسبيح و سجده بود، زيرا تسبيح و قنوت را زمين و آسمانها به راحتى پذيرفتهاند.
استاد جواهری در تفسیر سوره یس آیات ۵۵ تا ۵۸ اشاره کرد: سوره یس قلب قرآن است. در بهشت، بيكار نيست. ( «شُغُلٍ» كه با تنوين و به اصطلاح نكره آمده به معناى مشغلهاى است كه كنه و عمق آن ناشناخته و وصفناپذير است.) در بهشت، غم و اندوه نيست ، در بهشت، زندگى بدون مرگ، سلامتى بى مرض، جوانى بى پيرى، عزّت بىذلّت، نعمت بى محنت، بقا بىفنا، خشنودى بى خشم و انس بى وحشت است. در بهشت، تنهايى نيست. مسكن بهشتى آرامش بخش است و بهشت بهترين تغذيه است. در بهشت محدوديّت نيست. پس اینجا نشان می دهد که معاد جسمانى است.کلمات ميوه و همسر و تخت نشانهى آن است كه در قيامت با همين جسم زندگى خواهيم كرد. در بهشت رضا و سلامى با عظمت از خدا دريافت مىشود و دريافت سلام الهى، آرزو و خواسته بهشتيان است .
خانم جواهری در تفسیر آیات ۷۷ تا ۸۰ سوره یس بیان کرد: اول این که انسان بیاید و تفکر کند که چگونه خلق شده است اگر انسان به ياد ضعف و حقارت خود باشد، هرگز گردنكشى نمىكند. توجّه به آفرينش انسان از نطفه، ايمان به معاد را در انسان تقويت مىكند و اگر این را بداند دیگر دشمنی نمی کند و بدتر از اصل خصومت، آن است كه خصومت شديد و آشكارا باشد و انسان به جایی می رسد که ستيزهجو با خدا می شود. خداوند جمع ميان اضداد مىكند، آب و آتش كه با يكديگر سازگارى ندارند. در اینجا مثالی که آورده شده مطرح می شود که نوعی نیست که عوام بتوانند درک کنند، دانشمندان متوجه می شوند و به آن پی می برند و به ذخیره شدن انرژی در درخت رستاخیز انرژی ها گویند .
استاد بزرگوار در ادامه و آیه ۸۱ افزود: انسان مركّب از جسم و روح است؛ جسم انسان با مرگ متلاشى مىشود و در حال حيات نيز دائماً در حال تغيير است، ولى روح و شخصيّت انسان ثابت است. در قيامت روح انسان همان روح دنيوى است، ولى جسم انسان در قالبى مشابه قالب جسم دنيوى او مىباشد نه خود آن.
پس کار او خلق كردن است، چه در دنيا و چه در قيامت. دليل معاد، علاوه بر حكمت و عدالت الهى، داشتن قدرت و علم او بر اعمال انسانهاست.
خانم جواهری درپایان سوره یس و آیات ۸۲ و ۸۳ بیان داشت : نظر همه مفسران این است که اراده خداوند با خلقت آن چیز یکی است. پس فاصله ای بین اراده خدا و انجام کار نیست. چگونه خدا را در برپايى قيامت عاجز مىدانيد؟ او از هر عجز و ناتوانى منزّه است. هم سرچشمهى هستى به دست اوست و هم بازگشت همه چيز به سوى اوست.
استاد جواهری در ادامه و تفسیر سوره صافات آیات ۸۳ و ۸۷گفت: اولین مساله كلمه «شِيعَةٍ» به معناى گروهى است كه تابع رئيس خود باشند. دومین مساله راجع به قلب سلیم است. قلب سليم قلبى است كه جز به خداى تعالى به چيزى وابسته نباشد. كسى شيعه واقعى و پيرو راستين پيامبران است كه از قلبى سليم و پاك برخوردار باشد.
حضرت ابراهيم علیه السلام در ميان انبيا ويژگىهايى داشت از جمله موارد ذیل می باشد :
الف) با اين كه يك نفر بود امّا قرآن او را يك امّت مىداند.
ب) علاوه بر نبوّت، امام مردم شد.
د) مراسم حج از يادگارهاى اوست.
ه) بر ملكوت و باطن آسمانها دست يافت.
و) در قرآن القاب ويژهاى براى او ذكر شده است، مانند: صدّيق، اوّاه، حليم، خليل، حنيف، قانت و داراى قلب سليم.
بُعد منزل نبود در سفر روحانى. (با اين كه فاصله حضرت ابراهيم علیه السلام تا حضرت نوح علیه السلام را تا چند هزار سال گفتهاند، ليكن در قرآن ابراهيم، شيعه و پيرو نوح معرّفى شده و نوح پيشتاز حركت توحيدى است.) علت آن هم این است که راه همه انبيا يكى است و انبيا براى يكديگر الگو و مقتدا هستند و عنصر زمان و مكان در اصول و مبانى اديان آسمانى اثر ندارد. بر خلاف ادّعاى مخالفان شيعه، كلمه شيعه اختراع ياران حضرت على عليه السلام نیست.
وظایف انبیا هم چندتا است. ۱. پيوند با پيامبران پيشين. ۲. تسليم در برابر خدا ۳. نجات جامعه از انواع شرك.
کسی هم که خود را از درون پاک نکند نمی تواندجامعه رو پاک کند و كسى شيعه واقعى و پيرو راستين پيامبران است كه از قلبى سليم و پاك برخوردار باشد. مردان خدا در محيط فاسد هضم نمىشوند بلكه محيط را عوض مىكنند و در نهى از منكر سن شرط نيست و سر لوحهى مبارزه انبيا با شرك است. بت پرستى يك نوع دروغ است. نه تنها پرستش، بلكه ارادهى پرستشِ غير خدا هم زشت است و هستى در سايه ربوبيّت خداوند، اداره مىشود.
خانم جواهری در ادامه و تفسیر سوره صافات آیات ۹۴ تا۹۷ گفت: «راغ» به معناى رفتن به سوى چيزى دور از چشم مردم است. «يَزِفُّونَ» به معناى حركت با سرعت و شتاب است و «زفاف»، مراسم بردن عروس است همراه با نشاط و هيجان. همهى برنامهها نبايد روشن و علنى باشد، گاهى بايد دور از چشم مخالفان عملى انجام شود. مبارزه با باطل و اصلاح جامعه، قدرت لازم دارد و نهى از منكر مراحلى دارد: اگر مرحلهى اول كه گفتگو است اثر نكرد مرحلهى بعد اقدام عملى است.
هر هنرى ارزش ندارد. در ساخت بتها، مجسّمهسازها هنرنمايىهايى كرده بودند، امّا حضرت ابراهيم آنها را قلع و قمع كرد. آرى، ابهّت باطل بايد شكسته شود گرچه براى آن باطل هزينهها و هنرهايى بكار گرفته شده باشد. ظاهر شرك و خرافات قداست ندارند. انتظار نداشته باشيد كه دشمنان سيلى خورده آرام بنشينند. بت پرستى منطق و استدلال صحيحى ندارد و لذا مشركان به زور متوسّل مىشوند. بنابراین اراده خداوند حاكم بر عوامل طبيعى است.
استاد تفسیر در ادامه و آیات ۹۸ تا ۱۰۱ ذکر کرد : در اینجا منظور جای خاص نیست، بلکه رفتن به سوی خدا و توجه به او از طریق عبادت و تلاش بوده است. در ميان تمام انبيا، تنها ابراهيم و اسماعيل به حلم توصيف شدهاند. مردان الهى به بن بست نمىرسند و با توكّل و توجّه به خداوند راه را پيدا مىكنند. اولاد صالح، هبهى الهى و يكى از دعاهاى انبياست. فرزند صالح، بهترين ياور در مسير حركت خانواده به سوى خداست. حساب خواب انبيا از خوابهاى ديگران جداست، به خصوص آن جا كه رؤيا تكرار شود. رؤياى انبيا، سيمايى از وحى است. حساب خواب انبيا از خوابهاى ديگران جداست، به خصوص آن جا كه رؤيا تكرار شود. رؤياى انبيا، سيمايى از وحى است. بنابراین مؤمن، تسليم خداست و در برابر دستورات او بهانه نمىگيرد.
خانم جواهری در پایان و تفسیر ایات ۱۰۵ و ۱۰۶ سوره صافات بیان کرد: پس از آنكه پدر و پسر، هر دو آمادگى خودشون را براى انجام فرمان الهى اعلام كردند و حضرت ابراهيم علیه السلام فرزندش را به صورت خواباند، ندا آمد كه ما سربريدن اسماعيل را نمىخواستيم، ولى بريدن تو را از فرزند در راه خدا مىخواستيم كه نشان دادى. بعضی کارها كه انجام نگرفته ولی مورد ستايش و پاداش قرارگرفته است ازجمله:
۱. از اقدام حضرت ابراهيم علیه السلام براى قربانى كردن فرزند. ۲. اويس قرنى براى ديدار پيامبر صلى الله عليه و آله به مدينه رفت و با آن كه به ديدار حضرت موفق نشد امّا زيارتش قبول شد. ۳. گروهى از ياران پيامبر وسيلهى رفتن به جبهه نداشتند لذا ناراحت و گريان بودند. ۴. كسانى كه چون با محبّت اهل بيت عليهم السلام از دنيا رفتند پاداش شهيد دريافت مىكنند.
پس كارى مورد ستايش است كه همراه با تسليم و رضايت باشد.
استاد در تفسیر آیات ۱۰۷ تا ۱۱۳سوره صافات گفت: خداوند در اینجا اجازه ندادند که حضرت ابراهیم فرزندش را قربانی کند ولی بعدها عده ای از دشمنان اجازه دادند به خود که سر فرزند پیامبر را جداکنند، در اینجا منظور فدیناه حضرت حسین علیه السلام است. در آیه بعد چند نکته دارد و آن این است که: ۱. کسی با خدا معامله کند سودش ابدی است. ۲. سلام و سلامتی به سویش می آید. ۳. پاداش دادن به نیکو کاران سنت و برنامه خداوند است.
خانم جواهری در پایان و تفسیر آیات ۴۱ و ۴۳ سوره ص اشاره کرد: حضرت ايّوب داراى اموال و فرزندان و امكانات بسيار بود و همواره خدا را سپاس مىگفت. شيطان به خداوند عرضه داشت كه اگر ايّوب را شاكر مىبينى به خاطر نعمت فراوانى است كه به او دادهاى، اگر اين نعمتها از او گرفته شود او بندهى شكرگزارى نخواهد بود. خداوند به شيطان اجازه داد بر دنياى ايّوب مسلّط شود. او ابتدا اموال و گوسفندان و زراعتهاى ايّوب را دچار آفت و بلا كرد امّا تأثيرى در ايّوب نگذاشت. سپس بر بدن ايّوب سلطه يافت و او چنان بيمار گشت كه از شدّت درد و رنجورى اسير بستر گرديد، امّا با اين حال از مقام شكر او چيزى كاسته نشد. چون ايّوب از اين امتحان سخت الهى به خوبى پيروز برآمد، خداوند دوباره نعمتهاى خود را به او بازگرداند و سلامت جسمش را بازيافت. پس اگر کسی بر سختی ها غلبه کند و شاکر باشد و هر آن چیزی که خدا از او گرفته باشد را دوباره به آن بر می گرداند. بنابراین ما نیز در مشکلات دعا کنیم. دعا جلوهاى از عبوديّت است. همانطور که همه انبیا دعا کردند. دعاى انبيا مستجاب مىشود و به دنبال سختىها گشايش است. همه جا چشيدن سختىها نشانهى دورى از خدا نيست.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.