به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه، این واحد هر روز نماز جماعت ظهر و عصر را با حضور حجت السلام والمسلمین حاج آقا فلاح برگزار می نماید.

حاج آقا فلاح در بین دو نماز سخنان کوتاهی ایراد کرده که چکیده سخنان ایشان مربوط  به  مهر و آبان به شرح ذیل می باشد:

*موضوع روز سه شنبه 26 مهر : *اهمیت نماز جماعت*

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ: «ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻟﺲ، ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎﺯﻩ‌ﻭﺍﺭﺩﻫﺎ ﺑﻨﺸﻴﻨﻨﺪ»، ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﮔﺮﻩ‌ﻫﺎی ﺯﻧﺪﮔﻲ‌ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﺪ. ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ: «ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﻳﺪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﻨﺸﻴﻨﻨﺪ»، ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﻳﺪ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﻌﻤﻮﻟﻲِ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﮏ ﺩﺭﺟﻪ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﺑﺒﺮﺩ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻣﻌﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺩﺭﺟﻪ. ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. (١١) مجادله

آنهایی که اهل ایمان هستند نزد پروردگار جایگاه رفیع دارند، ولی از اینها عده‌ای که اهل علم هستند جایگاهشان نزد خداوند بسیار بالاتر است.

امام صادق علیه السلام فرمودند:کسی علمی را یاد بگیرد برای خدا،و عمل کند به آنچه که یاد گرفته برای رضای او،و آن را به دیگران یاد بدهد در ملکوت آسمان این انسان با بزرگی و عظمت مورد خطاب قرار می گیرد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اگر کسی یک نماز به جماعت بخواند از چهل سال نماز بالاتر است.

*موضوع روز 30 مهر: نقشه های دشمن و راههای مبارزه با آن

آنچه تا الان دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی نقشه کشیدند در پنج عرصه بوده است: الف)جنگ زمینی  ب)جنگ هوایی  ج)جنگ دریایی  د)جنگ فضایی  ه) جنگ رسانه‌ای

اسم جنگ امروز را جنگ ادراکی یا شناختی گذاشتند. آنچه اینجا مهم است خبر و گزارش هست که مثل تیر و تفنگ در میدان جنگ عمل می کند. در این جنگ فضای نبرد ذهن انسان هاست و ذهن درگیر و همراه می شود.

قران راه مقابله با این جنگ دشمن را در سوره حجرات توضیح داده است. شش راهکار که روش مقابله با این قبیل جنگ هاست ارائه شده:

الف) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﺻﺪﺍﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﺪﺍی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﻧﺒﺮﻳﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ‌ﻃﻮﺭﻛﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻴﺪ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﺻﺪﺍ ﻧﺰﻧﻴﺪ؛ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﻮﺑﺘﺎﻥ، ﺑﻲ‌ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ، ﺑﻲ‌ﺍﺛﺮ ﺷﻮﺩ!(٢)

ب) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﺍﮔﺮ ﺁﺩم ﻣﻨﺤﺮﻓﻲ ﺧﺒﺮ ﻣﻬﻤﻲ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ، ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﺎﺭی، ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﺩﺭﺳﺘﻲ‌ﺍﺵ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻨﻴﺪ؛ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺯ ﺳﺮِ ﻧﺪﺍﻧﻢ‌ﻛﺎﺭی ﺑﻪ ﻋﺪﻩ‌ﺍی ﺁﺳﻴﺐ ﺑﺮﺳﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺯ ﻛﺮﺩﮤ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺑﺸﻮﻳﺪ! (٦)

در توضیح اینکه خیلی‌ها به خاطر عدم توجه به این آیه به سمت رسانه‌های غربی رفتند و تحقیق نکردند.

ج) إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻫﻢ‌ﺍﻧﺪ. ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ، ﺁﺷﺘﻲ‌ﺷﺎﻥ ﺩﻫﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺭﻓﺘﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﻟﻄﻔﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻟﺘﺎﻥ ﺷﻮﺩ.(١٠)

آیات دیگری نیز در این زمینه بحث می‌پردازند و به زیبایی شرایط ما و جنگ ادراکی موجود با این آیات مبارک تطبیق دارد.یک جنگ ترکیبی که زمین آن ذهن انسان هاست!

*موضوع روز 1 آبان  : اهمیت جایگاه ولایت فقیه درسوره حجرات

گروه از قبیله بنی تمیم این به مسجدالحرام آمده‌اند و پشت حجره‌ پیامبر (ص) با صدای بلند پیامبر (ص) را خطاب نموده و قصد مفاخره با پیامبر را داشتند. پیامبر(ص) به ثابت بن قیس فرمود:جواب این افراد را بده و سپس حسان بن ثابت جواب این افراد را داد. سپس پیامبر (ص) هدایایی به آنها اعطا کرد و آنها را بدرقه نمود. این افراد به دلیل مغلوب شدن در مفاخره به حقانیت پیامبر اعتراف کرده و مسلمان شدند سپس آیه نازل شد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﺻﺪﺍﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﺪﺍی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﻧﺒﺮﻳﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ‌ﻃﻮﺭﻛﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻴﺪ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﺻﺪﺍ ﻧﺰﻧﻴﺪ؛ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﻮﺑﺘﺎﻥ، ﺑﻲ‌ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ، ﺑﻲ‌ﺍﺛﺮ ﺷﻮﺩ!

محتوای آیه درباره مودبانه صحبت کردن با پیامبر (ص) بود. خطاب مودبانه در دو حالت است: ۱. توهین به پیامبر (ص)که کفر محسوب می شود ۲‌. به قصد آزار ایشان که گناه کبیره است.

در آیات قران این نوع برخورد حتی با والدین هم مذموم به حساب می آید چه برسد به شخصیت والای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم. افرادی که این روزها به مقام معظم رهبری توهین میکند چه تفاوتی با ابن ملجم مرادی دارند که امیرالمومنین علیه السلام را به شهادت رساندند.این افراد به جای اینکه تحت تاثیر شایعات و وسوسه‌ها قرار بگیرند، باید تحقیق کنند چون نبرد شناختی ذهن ها را درگیر کرده و شبهه ایجاد می کند.

*موضوع روز 2 آبان : ادب و اهمیت جایگاه ولایت فقیه درسوره حجرات

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﺻﺪﺍﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﺪﺍی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﻧﺒﺮﻳﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ‌ﻃﻮﺭﻛﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻴﺪ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﺻﺪﺍ ﻧﺰﻧﻴﺪ؛ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﻮﺑﺘﺎﻥ، ﺑﻲ‌ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ، ﺑﻲ‌ﺍﺛﺮ ﺷﻮﺩ!

این آیه درباره کسانی است که صوت شان را بالاتر از صوت پیامبر (ص) می برند و مورد تهدید قرار میگیرند مفهوم مخالف این آیه چیست؟ فن بیان و مهارت سخنوری بسیار مهم است. ارتباط کلامی با چه روشی و با چه بیانی باید باشد که موثر قرار بگیرد؟ این یک مهارت است. قوی بودن در ارتباط گیری گاهی ناشی از استعداد است و گاهی مهارتی است که قابل یادگیری است.

سخن باید حقیقت و واقعی باشد حرف لغو و باطل نباشد حرف صحیح و ثواب و زیبا و رسا شیوا باشد. سخن واضح باشد تا فرد دریافت بکند، آرام و آهسته باشد که تاثیر گذار تر واقع شود. از جمله ویژگی‌های دیگر با نرمی حرف زدن ولی محکم صحبت کردن است.

إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَىٰ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ(الحجرات)

ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﻝ‌ﻫﺎی ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﺪﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻲ‌ﺁﻭﺭﻧﺪ، ﺑﻪ ﻭﻳﮋﮔﻲِ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺿﻤﻦ، ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺼﻴﺒﺸﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ.

این آیه درباره کسانی است که مودبانه و با صدای پایین با پیامبر (ص) سخن می گویند. خداوند این افراد را با تقوا امتحان کرده است و به آنها بشارت به اجر عظیم میدهد.

ضمناً در این بین مخاطب شناسی هم مهم است.برای مثال هنگامی که ملائک نزد پیامبر(ص) می آمدند، با نهایت احترام صحبت می کردند.آیا در برابر چنین مخاطبی جایز است که فرد با بی ادبی صحبت بکند؟ فعل یغض که در آیه به کار رفته است هم درباره چشم به کار رفته و هم درباره صوت آرام و هم به معنای کوتاه کردن.

و نکته ای که درباره استفاده از واژه مغفرت در آیه است نشان دهنده این است که ابتدا ظرف وجودی انسان پاک می شود و سپس به اجر عظیم و ده داده می شود.

*موضوع روز 3 آبان : جایگاه دین و عقل در سوره حجرات

جبرئیل بر آدم ابوالبشر وارد شد و گفت من از طرف خداوند مامور هستم سه چیز را برای تو بیاورم که تو یکی از آنها را انتخاب کنی:۱.دین  ۲.حیا  ۳.عقل .حضرت آدم فرمود: عقل.جبرئیل به حیا و دین گفت بازگردید، اما آنان گفتند به ما یاد دادند هر کجا که عقل برود ما نیز همان جا باشیم.

عقل امری مهم و محوری است. کسی که عقل دارد چشم انداز دارد پس دین دار می شود یعنی دید اخروی دارد. کسی که احترام و ادب ندارد یعنی عقل ندارد روایت می فرماید در سایه عقل، بندگی خداوند رحمان است. اگر کسی به بهشت میرود در سایه عقلش میرود. عقل بسیار مهم است. آنهایی که از پشت حجره با بی ادبی پیامبر (صلی الله علیه واله) را خطاب می کردند اکثراً عقل نداشتند.حجرات جمع حجره به معنای مانع شدن از ورود دیگران به حریم خصوصی فرد است.قرآن می فرماید:

اکثرهم لا یعقلون یعنی کسانی که صدا بلند کردند از روی توهین نبوده است بلکه از روی بی عقلی است. بعضی یا اکثراً! نباید همه را به یک نگاه ببینیم اگر این افراد صبر می کردند تا پیامبر (صلی الله علیه واله) از حجره بیرون بیاید بهتر بود. یا شاید ساعتی مناسب نباشد بنابراین باید حال رعایت بشود و در آخر می فرماید کسانی که پشیمان هستند اگر از کارشان توبه کند از خطا پاک می شوند(الحجرات)

إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺩﺭﻭﺩﻳﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ‌ﻫﺎی ﺧﺎﻧﻪ‌ﺍﺕ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻨﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮﺷﺎﻥ ﺑﻲ‌ﺍﺩﺏ‌ﺍﻧﺪ.(٤) الحجرات

وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّىٰ تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﻪ‌ﺟﺎی ﺻﺪﺍﺯﺩﻥ ﺻﺒﺮ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﺍی ﺩﻳﺪﺍﺭﺷﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻲ، ﺑﺮﺍی ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻫﻢ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﮤ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ. (5)

*موضوع روز 4 آبان : جنگ شناختی

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﺍﮔﺮ ﺁﺩم ﻣﻨﺤﺮﻓﻲ ﺧﺒﺮ ﻣﻬﻤﻲ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ، ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﺎﺭی، ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﺩﺭﺳﺘﻲ‌ﺍﺵ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻨﻴﺪ؛ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺯ ﺳﺮِ ﻧﺪﺍﻧﻢ‌ﻛﺎﺭی ﺑﻪ ﻋﺪﻩ‌ﺍی ﺁﺳﻴﺐ ﺑﺮﺳﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺯ ﻛﺮﺩﮤ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺑﺸﻮﻳﺪ! (٦)

جنگی که توسط دشمن طراحی شده نبرد شناختی است. آنچه در این جنگ کارساز بوده خبر و تحلیل و گزارش است. هدف در این جنگ ذهن انسان ها است. تخریب و تسخیر ذهن، به خدمت گرفتن ذهن، فتنه و آشوب توسط دو چیز ایجاد می شود: ۱.از عوامل فاسق اپوزیسیون که طراحان صحنه هستند و دروغ میگویند ۲.کسانی که شایعات و دروغ را باور میکنند. از دردهای اجتماعی امروز ما قضاوت های بدون علم و موضع‌گیری‌های بدون علم است، افراد شایعات را منتشر می کنند. درمان همه اینها در یک کلمه است و آن هم تحقیق است. آیا این خبر صحت دارد؟این خبر از کجا آمده؟منشاء این خبر کجاست؟ اگر کسی خبر بیاورد، اگر فاسق باشد یعنی خارج شده. کسی که از دایره ایمان خارج بشود فاسق نامیده می‌شود از راه مستقیم خارج بشود فاسق است در ادامه می فرماید: فَتَبَيَّنُوا.تبیّن یعنی روشن شدن آشکار شدن در اینجا به معنای تفقه و ارزیابی است.

ولید بن عقبه رفت به قبیله بنی المصطلق برای گرفتن زکات. این افراد به استقبال ولید آمدند،اما او فکر کرد که آنها قصد دارند او را بکشند. به نزد پیامبر بازگشت و این مطلب را گفت. همه می دانستند که این فرد فاسق است. خداوند آیه نازل کرد اعتماد نکنید تحقیق کنید.قرآن می فرماید:کفار و منافقین و کسانی که شراب می خورند و زنا می کنند فاسق هستند. شبکه های ماهواره ای که بمباران خبری می کنند اینها ملاک فسخ هستند. گفتیم دو مسئله فتنه ایجاد می کند دروغ پراکنی فاسقین و زودباوری افراد.اگر کسی خبر بدون تحقیق قبول کرد شروع میکند به خسارت زدن به آن قوم و فردای آن روز پشیمان می شود. این نبرد شناختی وسیله‌ای بود برای تمام کردن کار جمهوری اسلامی چون دنبال تسخیر ذهن ها بودند. برای مثال دانشجو یعنی کسی که به دنبال علم است چگونه میشود که این دانشجو به این وضعیت میرسد؟

*موضوع روز 7 آبان : خبر کذب کلید گناهان

در ادامه مطالب آیه نبا: خبر چیزی است که احتمال دارد صدق یا کذب باشد.یعنی خبر مطابق با واقع است یا غیر مطابق با واقع است. بعضی برای رسیدن به منافع متوسل به دروغ می شوند، دروغ کلید گناهان است .چرا چون گنهکار با خود اینگونه تصور می‌کند که من گناه را حاشا می کنم،آدم میکشم میگویم کار خودشان است یا منکر می شوم یا میندازم گردن کس دیگر،کسی که دروغ بگوید پشت سرهم جنایات دیگه مرتکب می شود‌.رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در سفر حج آخر فرمودند:کسانی که خبر دروغ از من نقل می‌کنند بعد ها بیشتر می‌شوند و جایگاه آنان دوزخ است.و بعد فرمودند سخنی که از من نقل می شود به قرآن عرضه کنید اگر مخالف قرآن بود این حرف، از ما نیست و آن را به دیوار بکوبید.

علم رجال برای تمیز دادن حدیث است برای روای و حدیث‌. طلبه باید اهل تحقیق و پژوهش باشد.هر مطلبی را از هر کتابی نپذیریم. بلکه خودمان با پژوهش و تحقیق به آن برسیم. ارزش تحقیق از این جهت بالاست که شما خود به صحت و درستی آن دست پیدا کردید. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:هر کسی از دنیا برود و یک برگ اثر تحقیقی از خود به جا گذاشته باشد آن برگه حد فاصل او با جهنم است. تحقیق در برابر تقلید کورکورانه است،اقدام عجولانه بدون تحقیق درباره خبری نشانه جهل است.جهل وقتی مرکب باشد بسیار خطرناکتر از جهل معمولی است. خبر باید تبیّن بشود مخصوصاً اگر آورنده آن خبر فاسق باشد طبق آیه ۶ سوره حجرات.

*موضوع روز 9 آبان : جهاد تبیین

آیا همه آیات الهی باید شأن نزول داشته باشند؟ اگر بخواهد حکم کلی صادر کند و یا در مورد آینده باشد حتماً لازم نیست که در آن اتفاقی باشد.

ممکن است بین مسلمانان یا بین دو طائفه در اسلام درگیری رخ بدهد قرآن درباره این مواقع دستوراتی به ما داده است: الف) اقدام برای تبیین که سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام بوده است.ب) مبارزه با ظلم و فتنه گر در زمانی که تبیین را قبول نکردند ج)تادیب آشوبگران ستمگران و ظالمین به اندازه‌ای که قانون اسلام اجازه داده.د)رعایت عدالت

در جنگ جمل امام علی علیه السلام یک نیم روز به طور کامل با این افراد صحبت کرد و آنها را توجیه کرد. ولی اینها قانع نشدند تا این که قرآن را در دست گرفت و کسی را از یارانش خواست تا آیه الحجرات

وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ

ﺍﮔﺮ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻥِ ﻫﻢ ﺑﻴﻔﺘﻨﺪ، ﺁﺷﺘﻲ‌ﺷﺎﻥ ﺑﺪﻫﻴﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻋﻠﻴﻪ ﺁﻥ‌ﻳﻜﻲ ﺑﻪ ﺗﺠﺎﻭﺯﻛﺎﺭی‌ﺍﺵ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﺪ، ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯ ﺑﺠﻨﮕﻴﺪ ﺗﺎ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻮﺩ. ﺍﮔﺮ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﺷﺪ، ﺍﻳﻦ‌ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺧﺴﺎﺭﺕ‌ﻫﺎ ﺁﺷﺘﻲ‌ﺷﺎﻥ ﺩﻫﻴﺪ. ﺑﻠﻪ، ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩم ﻋﺎﺩﻝ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ. (9)

را برای آنها بخواند. که در آخر شهید می شود.مسلم بن مجاشعی قرائت کرد و شهید شد.سپس دستور جنگ صادر شد.مرحله تبیین خیلی مهم و قطعی است و واجب عینی است.در زمان اختلاف بین مسلمانان اگر این مراتب انجام می‌شد بسیاری از کشتارها و جنگ ها بین آنان پیش نمی آمد، اسلام توسعه پیدا می‌کرد، ولی در درگیری‌ها قرآن را حکم قرار ندادند و درگیری را بیشتر کردند.

*موضوع روز 10 آبان : نمازجماعت و نبرد شناختی

ابتدا بحث ما درباره اهمیت نماز جماعت بود،سپس به نبرد شناختی به مناسبت اتفاقات روز پرداختیم و دیدیم که بهترین سوره درباره این حوادث سوره مبارکه حجرات هست و روز های دیگر به این سوره پرداختیم.تا به آیه نهم سوره رسیدیم.

درباره این سوره:مسلمانان کلا نسبت به یکدیگر مسئول هستند،طبق روایت پیامبر (ص).مسئولیت ها در مراحل مختلف متفاوت هست و خود فرد تکلیف خود را تشخیص می دهد،ولی بی تفاوتی اصلا معنی ندارد.دیگر نکته اینکه بی طرفی نیز اصلا معنا ندارد.یعنی یک جبهه حق هست و یک جبهه باطل است،نمی شود شما این دو جبهه را به یک چوب برانید.این معنا ندارد که فرد بعد از مدتی سکوت بیاید بگوید طرفین خشونت نکنند.این توهین به قرآن و اسلام هست.وقتی کسانی مظلوم واقع شدند و در حرم قتل عام شدند، شما این ها رو با کسی اسلحه دست می گیرد و این ها را به رگبار می بندد مقایسه می کنید؟این خیلی حرف بی ربطی است.

نباید بی طرفی داشته باشیم،وقتی درگیری بین کسانی ایجاد شده باید سعی کنید صلح ایجاد کنید.اگر از کسی حقی ضایع شده بود باید اقدام کنید تا جایی که می توانید حق را به صاحب حق بازگردانید.اگر یکی از دو گروه فتنه گری کرد بعد از اینکه شما اقدام کردید بین اینها آشتی برقرار کنید یعنی بعد از اینکه حق روشن شد اون طرف گوش به حرف نکرد و فتنه گری کرد و با آشوب و سلاح به نفسانیت و منیّت ادامه داد، اینجا دیگه اصلاح معنی ندارد بلکه یک جنگ است.باید کسانی که در وراء این دو گروه قرار دارند باید با این گروه یاغی آشوبگر به جنگ بپردازند حتی اگر به کشته شدن شون منجر بشود.

امیرالمؤمنین نیم روز تبیین کردن و برحذر داشتند از جنگ،تا اینکه دیدند توصیه و نصیحت فایده ای نداره،سپس کسی را فرستادند تا آیه ۹ حجرات را برای آنها بخواند و به او فرمودند که شهید می شود.او گفت اگر برای اسلام باشد اشکالی ندارد.برای احقاق حق و توجیه حقيقت انسان جان را هم بدهد اشکالی ندارد.همانطور که اباعبدالله الحسین علیه السلام به شهادت رسید. در نتیجه اینجا صف اعتراض و اغتشاش جدا می شود.فرمودند که در تمام دنیا اینطور هست که اگر کسی اعتراض داشته باشد این اعتراض باید چهارچوب داشته باشد و خارج از قانون اساسی کشور نباشد.نمی شود شعار بر خلاف قانون باشد اگر هم قانون را قبول نداشته باشد امام خمینی(ره)فرمودند: غلط میکنی قانون اساسی را قبول نداری،قانون اساسی تو را قبول ندارد!

بله یک وقتی اصلاحیه به قانون لازم است که با علم و منطق آن بند عوض می شود.ولی وقتی قانون قانون است حق اعتراض نیست.نکته بعد اینکه اعتراض کاملا مسالمت آمیز باشد نه با جنگ و آشوب و آتش زدن‌.و اینکه یک حزبی باید مسئولیت صفر تا صد این تجمعات را بپذیرد.

مومن با بصیرت باید بداند چه زمانی اصلاح است چه زمانی باید با گروه یاغی بجنگد.وقتی معلوم شد فتنه و اغتشاش هست باید جور دیگر عمل کرد که حق به حقدار برسد.

نکته دیگر اینکه هدف اسلام از جنگ و قتال مادی و نفسانی و حرص و آز نیست.بلکه برقراری قسط هست.آیه می فرمايد الحجرات

وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ

ﺍﮔﺮ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻥِ ﻫﻢ ﺑﻴﻔﺘﻨﺪ، ﺁﺷﺘﻲ‌ﺷﺎﻥ ﺑﺪﻫﻴﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻋﻠﻴﻪ ﺁﻥ‌ﻳﻜﻲ ﺑﻪ ﺗﺠﺎﻭﺯﻛﺎﺭی‌ﺍﺵ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﺪ، ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯ ﺑﺠﻨﮕﻴﺪ ﺗﺎ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻮﺩ. ﺍﮔﺮ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﺷﺪ، ﺍﻳﻦ‌ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺧﺴﺎﺭﺕ‌ﻫﺎ ﺁﺷﺘﻲ‌ﺷﺎﻥ ﺩﻫﻴﺪ. ﺑﻠﻪ، ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩم ﻋﺎﺩﻝ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ. (9)

اصلحو یعنی عدالت در اصلاح و اقسطوا عدالت در همه چیز،که می شود ذکر عام بعد از خاص.قسط یک واژه اضداد هست.وقتی با فتح قاف بخوانیم به معنای انحراف از مسیر حق که ظلم است به کار می‌رود و وقتی با کسر قاف بخوانیم به معنای عدالت و عدل است.

*موضوع روز 11 آبان : حضورقلب در نماز

نماز به میزانی بالا می‌رود که حضور قلب باشد.یکی از معضلات امروز همه تشتت فکری است. یک کاری می کند چند کاره دیگر در ذهن او است و این باعث صدمه به همان کار می شود.در نتیجه تمرکز باید باشد. هر چقدر تمرکز بیشتر باشد انسان بیشتر فیض میبرد.یکی راه های تمرکز در نماز این است که بدانیم روبروی چه مخاطب محترمی هستیم،مخاطبی بزرگ و با عظمت،آن وقت کامل حواس ما در یک جا قرار می گیرد.بچه شیرخواره لذت بخش ترین اوقاتش در هنگام خوردن شیر مادر است ولی اگر کسی از کنار او عبور کند حواس او پرت می شود.انسان باید تمرین کند که تمرکز بکند.

*موضوع روز 15 آبان : ارکان معاشرت با دیگران

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻫﻢ‌ﺍﻧﺪ. ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ، ﺁﺷﺘﻲ‌ﺷﺎﻥ ﺩﻫﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺭﻓﺘﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﻟﻄﻔﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻟﺘﺎﻥ ﺷﻮﺩ.(10)

این آیه با انما آغاز می‌شود و محصور می‌کند اخوت را به اهل ایمان. تعلیق حکم در وصف یعنی اگر حکمی معلق به صفتی شد همان علت اش است. یعنی علت برادری مومن بودن است. غیر از مومنین، شاید برای منافع مشترک جمع بشوند اما ماندگار نیست. چون دوباره به جان هم افتند.

معاشرت پنج دسته است:۱. انسانی ۲. آیینی ۳‌. شهروندی ۴. دوستانه ۵‌. خانوادگی

مهمترین معاشرت خانوادگی است. مهمترین رکن معاشرت خانوادگی برادری است که با هم ارتباط وسیع و برابر دارند.برادر باهم صمیمیت و دوستی متقابل دارند بازوی یکدیگر و کمک هم هستند، سود و ضرر شان مربوط به یکدیگر است. اگر رنج و کدورتی بین آنان باشد پایدار نیست. این دو برادر در برابر بیگانه ید واحد می‌شوند. برادر برادرش را تسلیم دشمن نمی کند به اصطلاح ضرب المثل فارسی گوشت هم را میخورند ولی استخوان هم رو بیرون نمی ریزند. برادر برادر رو به دیگری ترجیح میدهد.ادامه آیه می فرماید اقدام به آشتی کنید در تایید این معنا آیه می فرماید:

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(آل عمران)

ﻫﻤﮕﻲ ﺣﻮﻝ ﻣﺤﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﺑﭽﺮﺧﻴﺪ ﻭ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﻳﺪ! ﻧﻌﻤﺖ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻳﺪ: ﺩﺷﻤﻦ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺑﻮﺩﻳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺩﻝ‌ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻋﻨﺎﻳﺘﺶ، ﻣﻴﺎﻧﺘﺎﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭی ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ؛

ﻫﻤﻴﻦ‌ﻃﻮﺭ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﻣﻲ‌ﺳﻮﺧﺘﻴﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﺧﺪﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ‌ﻫﺎی ﻟﻄﻔﺶ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ‌ﻃﻮﺭ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﺮﺑﻪ‌ﺭﺍﻩ ﺷﻮﻳﺪ! (103)

میفرماید: قبل از اسلام با یکدیگر دشمن بود و جنگ می کردید اما خدا ببین دل های شما مهر و محبت ایجاد کرد و شما با یکدیگر برادر شدید. نکته دیگر اینکه عقد اخوت صرفاً برای برادر نیست خواهران نیز می‌توانند با یکدیگر عقد خواهری ببندند.

*موضوع روز 16آبان ماه: حقوق مسلمان بر برادران دینی

در ادامه بحث برادری:برادری از جمله تاسیسات قرآن است که بنیانگذار آن اسلام است. پیامبر دو بار این کار را انجام دادند یکی اعلام برادری بین مسلمانان در مکه و یکی عقد اخوت در مدینه.هیچگونه رابطه قبیله‌ای و عشیره ای در نظر نبود تا روابط بین اهل ایمان بر اثر ایمان و اسلام باشد نه رابطه قبیله ای.

بین عمر و ابوبکر،عثمان و عبدالرحمان بن عوف، ابوذر و سلمان و.. در مکه یکبار و در مدینه هم بین مهاجر و انصار عقد اخوت بسته شد. وقتی نوبت به پیامبر رسید تنها کسی که شایسته بود امیرالمومنین علی علیه السلام بود.

در قیامت همه دشمن هستند به جز کسانی که معیار برادری ایشان تقوا و خداترسی باشد. یک رابطه ایمانی و قلبی است که نیرومندترین ارتباط است. اعضای بدن همه با هم تلاش می‌کنند یک بیماری را درمان کنند مانند این است که وقتی برادر مومنی گرفتاری داشته باشد همین کار باید در جامعه ایمانی اتفاق بیفتد که همه در جهت برطرف کردن گرفتاری او اقدام کنند.امام صادق علیه السلام در روایت حقوقی که بر گردن مسلمانان نسبت به برادر دینی خویش است برمی‌شمارد

در آیه وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

ﻫﻤﻴﻦ‌ﻃﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﺼﺮﻑ «ﺍﻧﺼﺎﺭِ» ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪی ﻣﻲ‌ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﻬﺎﺟﺮﺍﻥ ﻣﻜﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺍی ﻫﺠﺮﺕ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺪﻳﻨﻪ، ﺳﺎﻛﻦ ﺑﻮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﻫﺮﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ﺳﻮﻳﺸﺎﻥ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻏﻨﺎﺋﻤﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ «ﻣﻬﺎﺟﺮﺍﻥ» ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ، ﺍﺯ ﺗﻪِ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﻧﻈﺮی ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻨﺪ، ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺑﻠﻪ، ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻫﻲ ﻭ ﺗﻨﮓ‌ﻧﻈﺮی ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ‌ﺍﻧﺪ، ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ‌ﺍﻧﺪ.(سوره الحشرآیه9)

به اوج فداکاری میرسیم مانند هشت سال جنگ که همه با هم برادر بودند.از جمله حقوق برادری و مهربانی پنهان کردن اسرار جبران اشتباهات دفاع در برابر بدخواهان عیادت تشییع جنازه پذیرفتن دعوت و هدیه احسان به او است. اگر چیزی برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند ای و اگر برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند ای این معیار است در روابط برادران ایمانی، نه اینکه منفعت دیگران برای انسان اهمیت نداشته باشد انسان مومن ضرر و سود بقیه را ضرر و سود خود می داند.

*موضوع روز 17 آبان : رفاقت با پنج گروه ممنوع

امام سجاد علیه السلام به پسرشان سفارش کردند که با پنج گروه رفاقت نکن:۱.مواظب باش با دروغگو مصاحبت نداشته باشید چون یا زیاد دروغ می‌گوید و یا یک دروغ بزرگ می‌گوید.این شهرت دارد به دروغگویی.به دلیل این که دروغ به منزله سراب است، نزدیک را دور نشان میدهد و دور را نزدیک نشان میدهد ۲. با آدم فاسق که مشهور به گناه هست آدم فاسق انسان را به یک لقمه میفروشد. ۳. با بخیل، زیرا اگر به مال او نیاز پیدا کنی او بخل می ورزد و دستت را نمی گیرد ۴.انسان احمق چون عقل ندارد. ممکنه بخواهد سود برساند ولی چون عقل ندارد ضرر می رساند ۵.کسی که قطع رحم کرده با چنین آدمی نباید مصاحبت کرد.

همه اینها در برابر ایمان هست اگر بین اهل ایمان کدورت ایجاد بشود حتما باید صلح برقرار کرد. دروغ گفتن برای اصلاح بین دو نفر اشکالی ندارد. حکم اولیه دروغ حرام است ولی برای اصلاح بین دو نفر اشکالی ندارد.

*موضوع روز 21 آبان : مسخره نکنید آیه 11 سوره حجرات

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَىٰ أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَىٰ أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻜﻨﻨﺪ؛ ﺷﺎﻳﺪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ‌ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ! ﺯﻥ‌ﻫﺎ ﻫﻢ ﺯﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻜﻨﻨﺪ؛ ﺷﺎﻳﺪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ‌ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ! ﻋﻴﺐ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺥ ﻧﻜﺸﻴﺪ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺑﺪ ﺭﻭی ﻫﻢ ﻧﮕﺬﺍﺭﻳﺪ. ﺍﺳﻢ ﺑﺪ ﺭﻭی ﻛﺴﻲ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ، ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ‌ﺑﻮﺩﻧﺶ، ﺑﺪ ﺭﺳﻤﻲ ﺍﺳﺖ! ﺁﻥ‌ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺯﺷﺘﻲ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﻭﺍﻗﻌﺎً ﺑﺪﻛﺎﺭﻧﺪ.

آیه قبل درباره برادری بود. این آیه هر چه که به برادری صدمه می‌زند را بیان می‌کند، که اگر باشد فتنه و تفرقه و آشوب به پا می کند.برای همین به شدت مومنین از آن حذر داده شده اند.

پیامبر صلی الله می فرماید بهترین برادر من آنهایی هستند که عیوب من را به من هدیه دهند.

باید عیوب را دوستانه بیان کنیم. به جای غیبت کردن و مسخره کردن فرد و بدبین کردن دیگران نسبت به او و استهزاء و مسخره که همه از گناهان کلیدی هستند.

واژه نساء از خودش مفرد ندارد. بعضی گفته‌اند این آیه زمانی نازل شد که عایشه و حفصه،صفیه را مسخره می‌کردند چون او در زمان جاهلیت پدرش یهودی بوده. صفیه آمد نزد پیامبر صلی الله و از آنها شکایت کرد.

پیامبر صلی الله گفت به آنها بگو پدر من هارون عموی من موسی و شوهر من محمد صلی الله است. بعضی دیگر می‌گویند این آیه در شأن ثابت بن قیس نازل شده که خطیب پیامبر صلی الله بود. گوش‌های او کم شنوا بود کنار پیامبر همیشه می نشست .ولی وقتی که دیر به مسجد می رسید در فاصله با پیامبر می‌نشست. یک بار فردی به او گفت تو همانی هستی که مادرت فلان صفت را داشته؟ یک صفت بد در زمان جاهلیت. او از این حرف ناراحت شد و می‌گویند در این زمان آیه نازل شد.

*موضوع روز 22 آبان : مسخره کردن و خود برتر بینی

در ادامه مطالب آیه ۱۱ سوره حجرات در این آیه خداوند متعال چند دستور برای اهل ایمان صادر کرد: ۱.نباید همدیگر را مورد استهزاء قرار دهیم ۲. هرگز از همدیگر عیب جویی نکنیم(نبز:عیب جویی در رو به رو.همز:پشت سر عیب گفتن) ۳.اگر از این حرکات مرتکب شدید حتما توبه کنید.

استهزاء و مسخره ریشه اصلی آن در خود برتر بینی و تکبر است. ریشه این تکبر شاید ثروت یا برتری لوازم مادی باشد یک مدرک یا قدرت بدنی و یا زیبایی،گاهی هم انگیزه هایی مثل طمع به مال و مقام است.استاد قرائتی این ریشه ها را در تفسیر نور ذکر کرده‌اند.

این مسخره و عیب جویی و ریشخند زدن و لقب بد دادن و غیبت همه در مقابل ایمان است. مومن مرتکب این اعمال نمی‌شود. ما باید ایمان و و تقوای خود را تقویت کنیم. افرادی که این صفات را داشته باشند، هم خود این اعمال را انجام نمی دهند و هم بقیه را از انجام آن نهی می کنند. اما گاهی ممکن است انسان مرتکب این حرکات بشود که باید سریعاً اقدام توبه بکند و اگر امکان آن هست از فرد حلالیت بطلبد که در روز قیامت وزر و وبال او نباشد.

*موضوع روز 23 آبان : مسخره کردن و خود برتر بینی

بزرگترین نعمتی که خداوند به ما ارزانی کرده که باید سجده شکر به جا بیاوریم ثقلین هست. که طلبه با این دو گوهر الهی که مافوق ندارند سر و کار دارد.

ذکر و فکر و گفت و گوی او خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است. این بزرگترین نعمت است که ما باید آن را شکر کنیم.از لازمه‌های طلبگی علم و تقواست.

امام می فرماید: توبه اولین مقام در سیر و سلوک است، یغضه مقدمات است و توبه یک مقام است.

توبه سه مرحله دارد: ۱. توفیق پروردگار (از طرف خدا بازگشت به بنده) ۲. توبه بنده  ۳. قبول توبه توسط خداوند

یغضه یعنی بیداری. توبه هم در زبان و هم نیت حرکت و سرعت است. یک نوع جبران است.گناه فساد است و توبه اصلاح.یعنی تطهیر قلب و روح که باعث تصحیح اعمال است.توبه باید سریع انجام بگیرد، تاخیر در توبه پسندیده نیست که انسان دچار آفات نشود. ممکن است به ناگاه بمیرد و آنجا دیگر پشیمانی فایده ندارد.

امام باقر علیه السلام می فرماید توبه برای مومن مثل این است که کسی در بیابان بار و ثروتش را گم کرده وقتی آن را پیدا می کند خوشنودی در دلش ایجاد می شود که آن مانند خشنودی بنده از توبه است. کسی که توبه می کند مثل بچه است که از مادر متولد شده. کسی که توبه نمی کند ظلم به خود و به بقیه کرده.آیه فرمود (لا یسخر قوم من قوم) قوم جمع قائم است در مقابل نساء آورده شده و منظور مردان است. ولی وقتی نسا در مقابلش نباشد هم مرد منظور است و هم زن.اول مردان بیان شدند،چون مردان مقدم هستند از زنان چون مدیریت سخت زندگی بر عهده مردان است و سطح مدیریت نرم برای زنان است. (الرجال قوامون علی النسا) هیچ زنی دوست ندارد در سختی ها جلو بیفتد. این سبک زندگی قرآنی است و خلاف این عمل کردن خلاف قران است و به شیوه سکولاریستی. سپس می فرماید: عسی. شاید آن کسی که شما دارید مسخره می کنید از شما بهتر باشد،شاید گفتن خدا یعنی یقین. (ولا تلمزوا انفسکم) یعنی از خودی‌ها عیب جویی نکنید. اهل ایمان همه یک خانواده حساب می‌شوند وقتی می فرماید وارد خانه می شوید به خودتان سلام بدهید یعنی همه شما با هم هستید. در ادامه آیه می فرماید به یکدیگر القاب بد ندهید. کسی که قبلا در عقیده دیگری بوده و امروز ایمان آورده و مسلمان شده دیگر به روی او نیاورید.

*موضوع روز 24 آبان : بدگمانی و سوء ظن

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﺍﺯ ﺑﺪﮔﻤﺎﻧﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﻣﺮﺩم ﻛﻪ ﻣﺮﺿﻲ ﺷﺎﻳﻊ ﺍﺳﺖ، ﺩﻭﺭی ﻛﻨﻴﺪ؛* ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺪﮔﻤﺎﻧﻲ‌ﻫﺎ ﺳﻬﻞ‌ﺍﻧﮕﺎﺭیِ ﻓﺎﺣﺸﻲ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ‌ﻫﺎ ﺗﺠﺴﺲ ﻧﻜﻨﻴﺪ. ﺍﺯ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﻏﻴﺒﺖ ﻫﻢ ﻧﻜﻨﻴﺪ: ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻣﺘﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭِ ﻣﺮﺩﻩ‌ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ؟! ﻣﻌﻠﻮم ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺘﻨﻔﺮﻳﺪ! ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﺩﺕ‌ﻫﺎی ﺯﺷﺖ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺑﻪ‌ﭘﺬﻳﺮی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ.

این آیه ادامه آیه قبل هست که در واقع آیین برادری را می گوید.اگر بناست که در جامعه قانون برادری اخلاق برادری ضوابط اخوت برقرار باشد اینگونه رذائل نباید وجود داشته باشد و الا برداری در جامعه خدشه دار میشود.در جلسه قبل گفتیم که استهزاء نباید باشد اینجا هم می فرماید چیز های دیگه مثل سوء ظن،تجسس،غیبت و امثال این ها.

ما خیلی خدا رو شاکریم که در لباس طلبگی هستیم هرچند خیلی ها نمی خواهند ببینند.ولی باید برای ما افتخار باشد که طلبه هستیم و با قرآن سر و کار داریم.

در سازمان های مختلف و حقوق بشر و در کل دنیا بقیه از چه دم می زنند و قرآن از چه چیزی دم می‌زند؟

کلا به لذت ها و سود ها می پردازند سکولاریسم و فمینیسم و اومانیسم و...

ولی قرآن می‌گوید مواظب روابط فی ما بین خودتون باشید که کدورتی بین تان پیش نیاید. و خدشه ای به برادری تان وارد نشود.همه این ها برای ما افتخار هست.

اولین نکته سوء ظن هست.

سه قسم سوء ظن داریم:

.1. سوء ظن به خود(بدبینی به خودش و کردارش و آینده اش همراه امید.این خیلی خوب است چون اگر خوش بین باشد هیچ وقت ترقی نمی کند،جبران مافات نمی کند، به فکر اصلاح نمی افتد، نشان دهنده این است که که علم و ایمانش کم است، نورش کم است. اما اگر نورش زیاد باشد همه چیز را می‌بیند. پس خوش بینی به خود یعنی اینکه فقط گناه های بزرگ را می‌بیند و دیگر گناه های ریز را نمی بیند باید ریز بشود که به خودش بدبین بشود و بعد به فکر اصلاح بی‌افتد.)

.2. سوء ظن به مردم(این مذمت شده.بدبین نباشید به اعمال و رفتار مردم و حمل به صحت کنید

.3. سوء ظن به خدا(بدبینی هایی که در زندگی نسبت به خدا داریم.این گناه کبیره هست.از بدترین انواع سوء ظن هاست.ان بعض ظن اثم.بسیاری از بدگمانی ها گناه است.بعضی بد گمانی ها مثلا نسبت به خودش خوب است، برای همین گفته بسیاری.یا بدگمانی به دشمن،زودباور نبودن و...ولی بسیاری از ظن ها گناه کبیره است و انسان برای اینکه گرفتار اون بعض ها نشود باید از بسیاری اجتناب کند.مومن باید از شبهات اجتناب کند که وارد محرمات نشود.برای نیفتادن در دام گناهان حتمی، باید از گناهان احتمالی اجتناب کند.

ادامه آیه می‌فرماید:(و لا تجسسوا)یعنی ورود به حریم خصوصی افراد ممنوع!

ریز شدن در زندگی افراد به دیگران مربوط نیست‌.بعدا درباره اینکه حریم خصوصی چه هست می پردازیم.

دایره حریم خصوصی بسیار گسترده هست.

*موضوع روز 25 آبان :جامعه دینی و آموزه های قرآنی

سخن از جامعه دینی و آموزه های قرآنی درباره آن بود. در این آیه شش دستور برای جامعه ایمان صادر شده که باید از آن پرهیز بکند، معنویت و مهربانی باید در جامعه ایمانی باقی بماند. آنچه که می ماند مهر و محبت است. هر چه که به آن صدمه می‌زند باید از جامعه دینی حذف بشود. غیبت یعنی در غیاب شخصی چیزی بگوییم که اگر او بشنود ناراحت می‌شود. روایت پیامبر صلی الله است که می فرماید تا چهل روز نماز غیبت کننده پذیرفته نمی شود، آخرین نفری که وارد بهشت می‌شود حتی اگر توبه بکند فرد غیبت کننده است، یا در روایت دیگر می فرماید نشستن در مسجد در انتظار شروع نماز عبادت است به شرط اینکه غیبت نشود غیبت همه اعمال را به باد می دهد چه با زبان باشد و چه با قلم، چه منظور یک قبیله و یا یک جمع باشد یا یک فرد و یا جمع معین.

کسی که غیبت را می‌شنود هم در امر غیبت شریک است. غیبت حرام است چون نسبت به آن نهی صریح شده، جامعه دچار کینه کدورت و تفرقه می شود. غیبت تشبیه شده به خوردن گوشت برادر مرده. حیوان یا انسانی گوشت همدیگر را نمی خورند، مخصوصاً اگر مرده باشد، مخصوصا اگر برادرش باشد،خیلی کار تنفر باری است.تنها کسی که در تاریخ این کار را کرد هند جگر خوار است. در واقع این باطن غیبت است گناه شیرین است ولی باطن آن این گونه است. آدم مرده و یا فرد غائب قدرت دفاع از خویش را ندارند‌. این کار یک نوع بردن آبرو است.راه جبران این است که اگر فرد ناراحت نمی شود از او حلالیت بگیرد ولی اگر احتمال ناراحتی می دهد فقط توبه کند.اگر هم فرد مرده باشد توبه و استغفار کند و برای او از خداوند آمرزش بخواهد.

غیبت فقط در چند حالت جایز است:

1. مشورت ۲. رد عقیده باطل اشخاص ۳. گواهی در دادگاه ۴. اظهار مظلومیت ۵. کسی که آشکارا گناه می کند ۶. برای رد ادعاهای پوچ. این ها غیبت محسوب نمی شود.

*موضوع روز 28 آبان : تجسس در حریم خصوصی

در آیه ۱۲ سوره حجرات کلمه لا تجسسوا را بررسی می کنیم.از ریشه جسّ یعنی لمس کردن برای گرفتن نبض است.ادراک از طریق حسّ لامسه در مقابل جسّ است. تجسس و ادراک با حواس پنجگانه صورت می گیرد و جسّ اخص آن است. یعنی جستجو از امر پنهانی افراد که جاسوسی از امور پنهانی منفی و بد است.

تحسس اعم است و با این که پنهانی است ولی کاوش در امور منفی نیست مثل سوره یوسف یعقوب و پسرانش گفت یوسف را پیدا کنید که این در امر خیر است. ولی لا تجسسوا نهی است که مفعول آن حذف شده (از چه تجسس نکنید؟) برای این حذف شده که افاده عموم بکند. در همه شرور امور پنهانی شخصی و اجتماعی در حریم خصوصی افراد تجسس کردن حرام است. ولی تحسس حرام نیست. تجسس حرام است. چون هر کسی یک عیب پنهانی دارد. امام باقر علیه السلام می فرماید نزدیک ترین مسلمان با کفر کسی است که با فردی دوستی می کند تا لغزش های او را پیدا بکند که بعداً با آن او را سرزنش کند. تجسس نشانه زیرکی نیست نشانه بی ارزشی افراد است. درباره حریم خصوصی تعریف شفافی نداریم،دامنه گسترده ای دارد. اهمیتش این هست که ماهیت و حریم خصوصی و مبنای آن از جمله کانونی ترین مسائل حقوق بشر است. در اعلامیه حقوق بشر اسلامی حق مسلم افراد است و آرزوی همه است که سایر آدم ها راحت به حریم خصوصی دست پیدا نکنند. یکی گفته است حریم خصوصی یعنی حق تنها بودن،حق برخورداری از خلوت و ایجاد مانع از دسترسی خواسته و یا ناخواسته دیگران،حق برخورداری از کرامت و شخصیت انسانی .

در تاریخ ذکر شده که عمر فرد بسیار جاسوسی بوده و منازل دیگران سرک می کشیده.

*موضوع روز 29 آبان : نماز جماعت

نماز جماعت اهمیت زیادی دارد همه برنامه ها باید با نماز جماعت تنظیم شود.

در هر فرصتی سعی کنیم از معارف قرآنی استفاده بکنیم حتی بین دو نماز.

در ادامه مطالب لا تجسسوا چند نکته بیان میکنیم: تعریف حریم خصوصی یعنی بخشی از حیات فرد که شامل مکان، هویت، ارتباط و عملکرد فرد می‌شود.این ها چیزهایی است که مردم جامعه مایل نیستند بقیه نسبت به آن دسترسی داشته باشند و در آن مداخله بکنند: لمس، تماس، نگاه، مشاهده، حضور، ورود، دسترسی، توجه، آگاهی، مطالعه، نشر یا مداخله.

بنابراین حوزه های حریم خصوصی چهار بخش است:۱.حریم خصوصی هویتی بدنی نفس و اوصاف آن ۲.حریم خصوصی مکان منزل ماشین و غیره ۳. حریم خصوصی ارتباطی خانواده دوستان ۴.حریم‌خصوصی افعالی نسبت انسان با کارهایی که انجام میدهد داده و خواهد داد.

مصادیق لا تجسسوا:

۱. ورود یا حضور در مکان مربوط به دیگری۲.نگاه و مشاهده دیگری۴. آگاهی و مطالعه دیگری۵. نشر اطلاعات دیگری ۶.مداخله و فضولی در مکالمه با دیگری ۷. لمس ۸‌.تماس ۹.معیت که شامل خود او و افراد دیگر هم می شود.

تجسس حرام است در آیه دیگر هم دلیل بر حرمت آمده است: ۱.آیه ۲۷ سوره نور که درباره اسم دو ورود به منزل مومنین است ۲. آیه ۵۸ و ۵۹ سوره نور.

۹ دسته روایت داریم که دلالت بر حرمت تجسس می کنند:

۱.اذن برای ورود ۲.حرمت تتبع از بدی ها ۳. حرمت تتبع از لغو ها ۴.حرمت افشای اسرار ۵.حرمت تجسس ۶.نهی از سرک کشیدن به منزل دیگری ۷. سرک کشیدن از لای در به داخل منزل که اگر صاحب خانه فرد را کور کرد دیه ندارد ۸.حرمت هتک ستر ۹.تنزیل نگاه

• < قبلی
• بعدی >