تفسیر جزء بیست و پنجم قران کریم
- دسته: معاونت فرهنگی
- بازدید: 2676
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه،در بیست و پنجمین روز از ماه مبارک رمضان تفسیر جزء بیست و پنجم توسط استاد گرانقدر سرکار خانم جواهری در ۳۰ اردیبهشت به صورت مجازی برگزار شد.
خانم جواهری در تفسیر آیات ۴۱ و ۴۲ سوره غافر گفت: در روز گذشته در مورد مومن آل فرعون صحبت شد و امروز ویژگی مومن آل فرعون در آیات که تقیه را کم کم کنار گذاشت و علنی دفاع کرد،کسی سوز دین داشته باشد یک تنه وارد می شود و سکوت نکردن طرف مقابل نشانه ی تداوم و استمرار دعوت از دو جبههى حقّ و باطل است.
اما كثرت دعوت كنندگان به باطل، در دعوت يك تنهى شما اثر نگذارد.
راه حقّ به نجات و راه باطل به دوزخ مىانجامد. در دعوت به حقّ، تنها سراغ مردم عادى نرويد بلكه سراغ مناديان كفر و شرك نيز برويد و براى جذب افراد منحرف از بهترين تعبيرات استفاده كنيد.
اين كه فرمود: مرا چه شد، «ما لِي» و نفرمود: «ما لكم» شما را چه مىشود و همچنين تعبير به نجات، عزيز و غفّار، براى جذب منحرفان به راه رشد و سعادت است.
استاد تفسیر در ادامه و تفسیر آیه ۴۳ بیان داشت : در این آیه قاطعیت مومن آل فرعون است. در مسایل عقيدتى، ايمان و قاطعيّت لازم است. اسراف تنها در مال نيست، بلكه هدر دادن استعدادها و نيروهاى انسانى به خاطر پايبندى به بتهايى كه جمادى بيش نيستند نيز اسراف است.
استاد جواهری در ادامه و آیات ۴۴ و ۴۵ گفت: در اینجا خصوصیات مبلغ را می گوید، مبلغ باید آینده خود را روشن ببیند و به اهداف خود یقین داشته باشد.
مبلّغ بايد به اهداف خود يقين داشته باشد و در برابر تهدید ها تکیه به خدا کند. كارها را به كسى بسپاريم كه به حال ما آگاهى كامل داشته باشد و اگر خداوند اراده كند، يك نفر مؤمن را در ميان يك رژيم فاسد و حيلهگر حفظ و يارى مىكند و همراهى و همدمى با ستمگران، انسان را در كيفر آنها شريك مىكنند.
خانم جواهری در ادامه و آیه ۴۶ بیان کرد: این آیه در مورد عذاب است. عذاب ها دائمی نیست. مجرمان، پس از مرگ و ورود به عالم برزخ، هر صبح و شام به آتش كه جايگاه آيندهى آنان است عرضه مىشوند و دلهرهاى سخت پيدا مىكنند و اين حالت همواره هست تا روز قيامت كه رسماً داخل دوزخ مىشوند..
در ادامه و آیه ۴۷ در مورد صحبت دوزخیان بایکدیگر است. آتش دوزخ با همهى سنگينى و دردناكى، نيروى درك و فهم انسان را محو نمىكند. دوزخيان با يكديگر احتجاجات و استمدادها دارند. مشكلات دنيوى مجوّز سرسپردگى به طاغوت نيست، بلكه اين سرسپردگى انسان را به دوزخ خواهد كشاند. در دوزخ مجرمان يكديگر را مىشناسند، دنيا را به ياد مىآورند و قدرت سخن گفتن دارند و تقليدها و تبعيتهاى نابجا سرانجامش دوزخ است. پيروى از باطل مشكل آفرين است؛ توجّه كنيم به دنبال چه كسى حركت مىكنيم.
در ادامه و آیات ۴۸ تا ۵۰ هنگامی که مرئوس ها در مورد پیروی از رئیس های خود می گویند و نشان از عجز رئیس ها است که در مقابل عذاب آتش کاری نمی توانند کنند. مستکبران اگر در دنیا متوجه نشوند در قیامت حتما خواهند فهمید که عدالت خدا بی چون و چرا انجام می شود. در قیامت انسان فرشتگان را می بیند و با او صحبت می کند. کار مجرم به جایی می رسد که بخاطر نجات خود از مامور خود نیز کمک می خواهد. كسانى كه هنگام ديدن قهر خداوند ايمان مىآورند، سودى نمىبرند. بنابراین آمدن انبيا يك سنّت دائمى و مبلّغ بايد به سراغ مردم برود و دعاى كافر در دوزخ به جايى نمىرسد.
استاد جواهری در ادامه و تفسیر آیات ۵۱ و ۵۲ بیان کرد: در آيات قبل خوانديم كه: مؤمن آل فرعون ابتدا ايمان خود را كتمان مىكرد و سپس در رژيم طاغوتى فرعون يك تنه مردم را ارشاد كرد و آل فرعون براى بازگرداندن او از عقيدهاش تلاشها كردند، امّا خداوند دين او را حفظ كرد و حمايت خدا تنها برای کسانی است که سنّت او را حمايت کرده باشد و سختی های دنیا چند روز نیست و طرفداری از قیامت باقی می ماند.
خانم جواهری در ادامه و آیات ۱۹ تا ۲۱سوره فصلت اشاره کرد: دشمنان خدا و کسانی را که با او مخالفت کردند را به جهنم می برند.
كسانى به سوى دوزخ روانه مىشوند كه دشمنى آنان با خدا و دين ثابت شده باشد. اگر انسان با كفر و لجاجت، دشمن خدا مىشود. دوزخيان از پراكنده شدن و فرار در مسير حركت به طرف دوزخ بازداشته مىشوند و اعضاى بدن از عملكرد انسان آگاهند. زيرا تا آگاه نباشند نمىتوانند در قيامت گواهى دهند و این عمل نشان می دهد معاد ما جسمانی است.
در قيامت، گواهان متعدّد هستند، از جمله: خداوند، انبيا، زمين، زمان، فرشتگان، اعضاى بدن و ... كه براى هر كدام، آيه و حديث آمده است.
گواهى دادن و نطق كردن، نشانهى علم اعضاى انسان به عملكرد اوست.
خانم جواهری در ادامه تفسیر سوره شوری آیه ۱۳ اشاره کرد: در این آیه نام همه انبیای اولوالعزم آمده است. در اینجا نشان می دهد محور دعوت همه انبیا یکی است و همه مردم را به توحید، نبوت، معاد، تقوا، عدالت، رسیدگی به والدین و.... است.
«شَرَعَ» از «شَرِيعَةٍ» به معناى راهى است كه مردم را به ساحل رودخانههاى بزرگ مىرساند، مانند شريعهى علقمه براى رسيدن به آب رود فرات. از آنجا كه احكام دين، راه رسيدن به كمالات است، به آن شريعت گفته مىشود. در قرآن، كلمه «اديان» نداريم، چون دين الهى يكى بيش نيست. حضرت نوح علیه السلام، اولين پيامبرى است كه داراى شريعت جامع بوده است. اسلام دين جامع است و تعاليم همهى پيامبران پيشين را در بردارد و وحدت واقعى در سايه دين الهى امكان دارد و خداوند افرادى را كه لايق مىداند برنبوت برمىگزيند و انسان با اعمال خويش زمينه دريافت الطاف الهى را به وجود مىآورد.
در ادامه و آیه ۱۵: در برابر تفرقههاى برخاسته از افزونطلبى، بايد در راه دين، استوار بود و تبليغ دين همراه با مشكلاتى است كه بايد تحمّل نمود و استقامتى ارزشمند است كه بر اساس حقّ و وظيفه باشد .پيروى از هوسهاى مردم آفتِ دعوت به راه حقّ است و رهبر الهى بايد به اصول دعوت خود پايبند باشد و در برابر خواستههاى نامشروع مردم تسليم نشود. آثار دنیا پرستی نیز فراموش کردن خداوند است و اگر خداوند فراموش شود جایش را شیطان می گیرد.
خانم جواهری در ادامه و تفسیر سوره دخان و آیات ۱ تا۶ گفت: كلمهى «مبين» از «ابانة» به معناى روشن و روشنگر است. يكى از ظلمهايى كه به قرآن شد اين بود كه برخى بزرگان گفتند: قرآن، قطعى الصدور و ظنّى الدلالة است. صدور قرآن از جانب خدا يقينى است، ولى دلالتهاى قرآن شفّاف و روشن نيست و مفاهيم آن ظنّى است. قران در شب قدر نازل شده است. قرآن از همه جهت مبارك است: جهت نازل كننده خود قرآن مبارك است. از جهت زمان نزول. سؤال: اگر نزول قرآن در شب قدر بوده است، پس نزول آيات در ۲۳ سال رسالت پيامبر به چه معناست؟
پاسخ: قرآن در شب قدر يك باره و يك جا بر قلب پيامبر و بار ديگر و به تدريج در طول بيست و سه سال نازل شد. همان گونه كه يك بار چمدان لباسى را يكجا به شخصى مىدهيد و در مرحله بعد درب آن را گشوده و لباسها را جداگانه به او نشان مىدهيد و يا كتاب شعر حافظ را يك جا به شما هديه مىكنند و در هر مناسبت، چند بيتى از آن را براى شما مىخوانند.
در اين آيه، زمان نزول قرآن مبارك شمرده شده و در آيات ديگر زمان نزول عذاب، نحس خوانده شده است، «أَيَّامٍ نَحِساتٍ» اصولًا مبارك يا منحوس بودن زمان يا به خاطر حوادث تلخ و شيرينى است كه در آنها واقع مىشود و يا در خود زمان خصوصيّتى است كه بر ما پوشيده است، چنانكه در قرآن از استغفار در سحرها ستايش شده كه معلوم مىشود در عنصر زمان خصوصيّتى است كه ما نمىدانيم. قرآن در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به عنوان كتاب مقدّس مطرح بود و خداوند به آن سوگند ياد مىكند. قرآن براى دستيابى انسان به نور از جايگاهى بلند نازل شده است و این نازل شدن با نزول باران متفاوت است، باران مقطعی است ولی قرآن هنگامی که نازل می شود ماندگار است. زمانها متفاوتند و بعضى بر بعضى ديگر قدراست و برترى دارند. و نشان می دهد که براى مسائل معنوى، شب زمان مناسبترى است.، شب قدر هرسال تکرار می شود و مشخص می شود در طول یک سال زندگی و شب سرنوشت است. خداوند سرچشمه رحمت است و پیامبر خدا ما یه رحمت است و قرانی که به دست ما نیز رسیده است رحمت است. عظمت قرآن در این چند آیه بیان شده است : ۱. خداوند قسم خورده است.۲. در شب قدر نازل شده است. ۳. روشنگر و مبین است. ۴.رحمتی از پرودگار است. بنابر این قرآن رحمتی است که از جانب خدای رحیم نازل شده است و هر چیزی که در شب قدر می گذرد زیر نظر خداوند است. همان خدایی که قرآن را نازل کرده است پیامبران را نیز فرستاده است. خدایی که رحمن و رحیم است تمام کارهای او حکیمانه است و تمام از روی حکمت است.
استاد جواهری در پایان و تفسیر سوره جاثیه ایه ۲۸ گفت: «جاثِيَةً» به معناى نشستن روى زانو، به هنگام ترس و وحشت يا فروتنى و تسليم است. قرآن هنگامی که نازل می شود در قیامت سه نوع معرفی می شود:
۱. شخصی است و برای هر فرد نازل شده است.
۲.نامه عمل اجتماعی و همه امت ها است.
۳.همه امت ها در نامه عملشان در قیامت نوشته شده است.
بنابراین هول و هراس قيامت همه را زمينگير مىكند و باز نشان می دهد که معاد جسمانی است. و جزاى هر شخصى در قيامت، بر اساس عملكرد او در دنياست.
خانم جواهری در ادامه و آیه ۲۹ افزود : رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه انسان در قلب خود خدا را ياد كند، خداوند آن را در كتابى ثبت مىكند و به فرشتگان يادآورى مىكند. آنان مىگويند: ما خبر نداريم. خداوند مىفرمايد: من ياد قلبى او را هم ثبت مىكنم. دليل دقّت و حقّانيّت كتابِ اعمال انسان آن است كه خداوند خود ثبت كرده است. و این هم بدانیم نکند گمان کنیم که کارهای خداوند از روی جبر است بلکه خودمان نیز می دانیم و شاهد کارهایی که ما می کنیم و از فرشتگان مخفی است اما از خدا نیست و عمل انسان، همان گونه كه واقع شده ثبت مىشود، نه بر اساس قرائن و شواهد و آثار.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.