تفسیر جزء بیست و دوم قران کریم
- دسته: معاونت فرهنگی
- بازدید: 3613
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه، در بیست دومین روز از ماه مبارک رمضان تفسیر جزء ۲۲ توسط استاد گرانقدر سرکار خانم جواهری در ۲۷ اردیبهشت به صورت مجازی برگزار شد.
خانم جواهری در تفسیر سوره احزاب آیه ۲۸ گفت: به دنبال كسب غنايم جنگى به وسيلهى مسلمانان، همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به توسعهى زندگى رو آوردند و از آن حضرت وسايل و امكانات رفاهى طلب كردند. رسول خدا با خواسته آنان مخالفت كرد و به مدّت يك ماه از آنان فاصله گرفت تا آيات مورد بحث نازل شد.
زندگى رهبر مسلمانان بايد ساده باشد. موقعيّت دينى و اجتماعى، براى انسان وظيفهى خاصّى به وجود مىآورد.
زن آزاد است؛ مىتواند با زندگى ساده، ولى همراه با سعادت بماند و مىتواند راه ديگرى را انتخاب كند.
در برابر تقاضاى نابجاى همسر، نظر قطعى خود را صريح و روشن اعلام كنيد و اگر مجبور به طلاق شديد، راه جدايى را با نيكويى و عدالت طى كنيد.
در آیه بعد دنياطلبى و آخرتطلبى با هم جمع نمىشود، البتّه لذّت بردن و استفاده حلال از نعمتها، منافاتى با آخرت خواهى ندارد. انسان بايد ميان دلبستگى به دنياى فانى و آخرت باقى، بايد يكى را انتخاب كند.
خداوند ساده زيستى را براى خانواده رهبران دينى، امرى نيك و حَسَن مىداند. همسر پيامبر بودن كمال نيست، نيكوكار بودن لازم است و همهى زنان پيامبر يكسان نبودند و اگر از دنياى قليل بگذرید، به اجر عظيم خواهید رسيد.
خانم جواهری در آیه ۳۰ گفت: آياتى كه با زنان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سخن مىگويد، از طريق مقام رسالت است نه آن كه مستقيماً به خود آنان خطاب وحى شود. در روايات آمده است كه گناه بزرگان، حساب ديگرى دارد، حتّى اگر از انبيا يك «ترك اولى» سر زند تنبيه مىشوند، هفتاد گناه جاهل بخشيده مىشود، قبل از آن كه يك گناه عالم بخشيده شود.
بنابراین كسانى كه چهرهى دينى و اجتماعى دارند و كارشان براى ديگران سرمشق است، اگر گناه كنند، كيفرشان بيش از ديگران است.
در كيفر و پاداش، حَسَب و نسب اثرى ندارد و هر متخلّفى بايد مجازات شود و همسربودن پيامبر، مستلزم عصمت نيست. شدّت و ضعف كيفر و پاداش بر اساس آثار فردى و اجتماعى عمل است. خانواده و بستگان مسئولان نظام اسلامى بايد بدانند كه اگر مرتكب خلافى شدند، نه تنها آزاد نمىشوند، بلكه چند برابر ديگران مجازات مىبينند. اگر كيفر بستگان متخلّفِ يك مسئول چند برابر است، كيفر خود مسئولِ متخلّف چه ميزان است؟
خانم جواهری در آیه ۳۱ بیان کرد: هم بايد دستورهاى خدا را اطاعت كنيم و هم دستورهاى رسول خدا را و انجام يك عمل صالح كافى نيست، استمرار آن لازم است. همسر پيامبر بودن كافى نيست، عمل لازم است و اجر و پاداش بر اساس موقعيّت و آثار فردى و اجتماعى عمل، متفاوت مىشود.
در آیه بعد درمورد وظایف زنان پیامبر را بیان می کند، وقتى به زنان پيامبر كه بيشترشان پير و سالخورده بوده و زندگى سادهاى داشتند هشدار داده مىشود كه با كرشمه و ناز سخن نگويند، زنان جوان و زيبا بايد حساب كار خود را بكنند. با كرشمه سخن گفتن زن، بى تقوايى است.قرآن براى سخن گفتن نيز آدابى بيان مىكند. نبايد گفتار و رفتار زن تحريك كننده باشد. پس نبايد كارى كنيم كه حتّى يك نفر دچار گناه و فساد شود. گرچه كسى كه بيمار دل است مشكل دارد، «فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ» امّا من نبايد كارى كنم كه او را تحريك كند.
چند اصل مهم در نهى از منكر از این آیه استخراج می شود:
۱. از موقعيّت خانوادگى افراد كمك بگيريم. ۲. از موقعيّت اجتماعى افراد استفاده كنيم. ۳. القابى را به كار ببريم كه محبوب همه است. ۴. از سادهترين كار شروع كنيم. ۵. از رفتارها و انحرافات كوچك غافل نباشيم. ۶. حتّى براى جلوگيرى از يك منكر از يك فرد اقدام كنيم. ۷. با هوس و آرزوى گناه هم بايد مبارزه كرد تا چه رسد به خود گناه.
استاد جواهری در ادامه و تفسیر آیه ۴۹ سوره احزاب بیان کرد: در اینجا در مورد مردان با ایمان است. «عِدَّةٍ» به مدّتى گويند كه زنان پس از طلاق، بايد تا پايان آن صبر كنند و همسر ديگرى نگيرند. عدّهى طلاق زن، سه مرتبه حيض شدن و پاك شدن و عدّهى وفات شوهرش چهار ماه و ده روز است. چند گروه از زنان به عدّه نياز ندارند: يك گروه كسانى هستند كه پس از عقد، تماس جنسى نداشتهاند، گروه ديگر، زنان يائسهاند كه از بچّهدار شدن مأيوساند. پس لازمهى ايمان، عمل به دستورهاى خداوند است و اختيار طلاق، با مرد است. مهمترين شرط ازدواج، ايمان است. عدّه، حقّ مرد بر زن است تا اگر خواست رجوع كند، امّا در طلاق قبل از تماس، مرد حقّ رجوع ندارد.
استاد بزرگوار در ادامه و تفسیر آیه ۵۰ گفت : در اسلام سه نوع نكاح وجود دارد:
الف: نكاح با مهريّه (خواه دايم يا موقّت).
ب: نكاح از طريق مالك شدن كنيز.
ج: نكاح بدون مهريّه، كه زنى خود را به مردى ببخشد.
نوع اوّل و دوم براى عموم است و نوع سوم تنها براى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بوده است.
سؤال: چرا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله زنان متعدّد داشت؟
پاسخ: اوّلًا: در ازدواجهاى رسول خدا صلى الله عليه و آله مسأله شهوت محور نبوده است، زيرا پيامبر عزيز اسلام از 25 سالگى تا 53 سالگى فقط با حضرت خديجه زندگى كرد، زنى كه هنگام ازدواج سنّش پانزده سال از حضرت بيشتر بود و پيامبر تا او را داشت با ديگرى ازدواج نكرد.
ثانياً: تمام قبايل عليه حضرت بودند و پيامبر بايد با طرحى دقيق اين وحدت نا مقّدس را مىشكست و بهترين و سادهترين و ارزانترين و طبيعىترين راه اين بود كه پيامبر داماد قبايل مختلف شود و مردم طبق رسوم آن زمان حمايت داماد را بر خود لازم مىدانستند و پيامبر بدين وسيله مىتوانست مشكلات راه تبليغ دين را هموار كند.
ثالثاً: بعضى ازدواجها براى مبارزه با آداب و رسوم غلط بود. نظير ازدواج پيامبر با زينب دختر عمّهاش.
رابعاً: پيامبر بعضى زنان را تنها عقد نمود و با آنان همبستر نشد و از بعضى قبايل تنها خواستگارى نمود و عقد هم نكرد و همين رفتارها وسيلهى ارتباط مىشد.
ما نبايد پيامبر را با خود مقايسه كنيم؛ ما با داشتن يك همسر از بسيارى توفيقات باز مىمانيم، ولى پيامبر اكرم با داشتن چند همسر چنان غرق در عرفان و مناجات و تبليغ بود كه خداوند به حضرت خطاب مىكند: چرا اين قدر به خاطر هدايت مردم حرص مىخورى. پس نسيم تند معرفت، خيمهى وجودى پيامبر را چنان بلند مىكرد كه اين همه زن، نمىتوانست آن را از پرواز باز دارد.
خانم جواهری در ادامه و تفسیر سوره سبا آیه ۱۰ اشاره کرد: خداوند به حضرت داوود عليه السلام دوازده فضيلت داده است: علم الهى، نبوّت و رسالت. كتاب آسمانى. حكمت خلافت. استوارى حكومت. امكانات فراوان. قضاوت. نرم شدن آهن در دست او. هم صدايى كوهها و پرندگان با او. فهميدن سخن پرندگان. فرزندى مثل سليمان.
در حديث مىخوانيم كه خداوند به داوود علیه السلام فرمود: «تو بنده خوبى هستى اگر از بيت المال مصرف نكنى! او چهل روز گريه كرد تا خداوند آهن را بدست او نرم و مشغول زرهبافى شد و هر روز يك زره به قيمت هزار درهم مىبافت و تا سيصد و شصت زره بافت».
بنابراین مناجات موجودات، امرى حقيقى است، نه مجازى. اولياى خدا، ولايت تكوينى و قدرت بر تصّرف در هستى دارند.كسى كه دل خود را براى خدا نرم كند، خداوند هم آهن را براى او نرم مىكند. ذوب آهن، سابقهى ديرينهاى دارد و اولياى خدا با صنعت ارتباط داشتند.
خانم جواهری در پایان و تفسیر سوره فاطر آیه ۱۰ بیان کرد: «الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» همان شهادت به توحيد و رسالت و ولايت است كه در روايات مصاديق آن، اذكارى چون لا اله الا الله و سبحان الله و ... مطرح شده است. کسی که عقیده و عمل صالح داشته باشد بالا می رود. پس عقیده و عمل رابطه تنگاتنگی دارند و روی یکدیگر اثر می گذارند. اگر هر چیزی بخواهد بالا رود یک نیروی باید داشته باشد، برای بالا رفتن توحید عمل صالح داشته باشیم تا آن را بالا ببریم. پس هیچ کسی با نیرنگ و گناه به عزت نمی رسد و همه نیرنگ ها تباه می شود و از بین می رود.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.